هنگامی که به پروژه های ساخت و ساز مرکز داده فکر می کنید، احتمالاً تصویری از قطعات عظیم زمین های توسعه نیافته در مناطق دورافتاده به ذهن خطور می کند. در حالی که به دست آوردن بسته های وسیع یک استراتژی رایج در ساخت مرکز داده است، این تنها گزینه قابل اجرا نیست.
پروژههای استفاده مجدد تطبیقی، که در آن ساختمانهای موجود به مراکز داده تبدیل میشوند، محبوبیت پیدا میکنند. با ظهور کار از راه دور و تجارت الکترونیک، شاهد افزایش فضای اداری، خرده فروشی و انباری در دسترس، مقرون به صرفه در مناطق شهری هستیم.
این در دسترس بودن به صاحبان مراکز داده اجازه می دهد تا از مزایای بسیاری پروژه های مرکز داده استفاده مجدد تطبیقی استفاده کنند. اولاً، این پروژهها برای کاربران نهایی تشنه پهنای باند واقع در مراکز شهری و نزدیک آنها مفید است، جایی که املاک و مستغلات موجود برای ساخت از ابتدا محدود است. علاوه بر این، این ساختارها دارای برق و دسترسی به شبکه هستند. این مراکز داده می توانند با زمان کمتر و مواد کمتر عملیاتی شوند، که به ویژه با توجه به تقاضای ظرفیت رو به رشد ارزشمند است.
در حالی که مزایای پروژههای استفاده مجدد تطبیقی در ساخت مرکز داده واضح است، ساختارهای موجود دارای محدودیتهای ذاتی هستند که نیاز به نوع متفاوتی از تعامل با ذینفعان نسبت به پروژههای پایه دارد. با تکنیک های معمول برنامه ریزی قبل از پروژه، خطر تاخیرهای پرهزینه به طور قابل توجهی افزایش می یابد.
با اجرای پنج استراتژی زیر، همسویی مناسب بین ذینفعان می تواند موفقیت پروژه مرکز داده استفاده مجدد تطبیقی را تضمین کند.
1. اهداف پروژه: تصویر بزرگ را تعریف کنید
با شناسایی ایدههای اصلی پروژه استفاده مجدد تطبیقی و شاید مهمتر از همه، شناسایی چالشها یا مشکلاتی که احتمالاً در طول پیشساخت و اجرا ایجاد میشوند، شروع کنید. اینها شامل الزامات حفظ تاریخی، محدودیتهای دسترسی به سایت، افزایش پیچیدگی مهندسی برای توزیع برق، خنککننده، و سایر سیستمهای زیرساخت ضروری، و سایر چالشهای خاص سایت است.
برخلاف پروژههای مرکز داده گرینفیلد، که به راحتی میتوانند سازگاری و تکرارپذیری طراحی را با هر تکرار ساختمانی اجازه دهند، پروژههای استفاده مجدد تطبیقی لزوماً منحصر به فرد هستند. آنها به همکاری بیشتر بین مالکان، مهندسان، معماران و پیمانکاران نیاز دارند تا اطمینان حاصل شود که تمام الزامات را می توان در ساختار موجود برآورده کرد. شناسایی و برقراری ارتباط زودهنگام با موانع پیشبینیشده، همسویی ذینفعان مورد نیاز برای جلوگیری از بیش از حد بودجه، لغزشهای برنامهریزی و انتظارات برآورده نشده مالک را تقویت میکند.
2. یک چشم انداز مشترک برای پروژه استفاده مجدد تطبیقی ایجاد کنید
کار در جهت اهداف مشترک از اشتباهات غیر ضروری ناشی از سوء تفاهم جلوگیری می کند. در پروژههای ساخت مرکز داده با استفاده مجدد تطبیقی، ذینفعان باید ظرافتهای ضروری را شناسایی و مستند کنند تا به اجماع برسند و یک طرح پیش از پروژه قابل دستیابی و واقعی ایجاد کنند که الزامات را تعریف کرده و سردرگمی را که میتواند هم ترازی را از مسیر خارج کند، برطرف کند.
ایجاد یک برنامه موثر قبل از پروژه با تبدیل الزامات پروژه به اسنادی که اصول، دستورالعمل ها و الزامات پروژه را مشخص می کند، شروع می شود. این اسناد ابزاری برای توضیح پروژه برای گروه گسترده تری از ذینفعان و هدایت صحیح فعالیت های آنها می شود.
در این مدت، ایجاد یک ساختار حاکمیتی که فرآیند را تعریف می کند و مسئولیت نظارت، تصمیم گیری و کنترل را تعیین می کند، حیاتی است. حکمرانی همچنین باید به نقش ها و مسئولیت های افراد درون آن ساختار بپردازد. انجام این کار، سردرگمی زیادی را در مورد اینکه چه کسی مسئول چه کاری و چه زمانی باید انجام دهد، برطرف می کند.
3. ایجاد یک برنامه جامع اجرایی
هنگامی که پروژه مبنای مستندی را برای یک چشم انداز مشترک ایجاد کرد، یک طرح اجرای جامع (CIP) ایجاد کنید. یک CIP عمیقتر به چشمانداز مشترک میپردازد و نیازمندیهای خاص، برآورد هزینه و برنامههای پروژه ساخت و ساز را شناسایی میکند. در این مرحله، شما یک استراتژی برای تهیه معماران، مهندسان و پیمانکاران پروژه ایجاد می کنید.
با توجه به ماهیت منحصر به فرد هر پروژه استفاده مجدد تطبیقی، این ذینفعان باید سابقه اثبات شده ای برای سازگاری، اعتماد و همکاری داشته باشند. چالش ها به ارتباط مستمر نیاز دارند تا اطمینان حاصل شود که کار به سرعت تکمیل می شود. ذینفعان باید به جای سه نهاد مجزا که به اهداف و اولویت های فردی خود پایبند باشند، به عنوان یک تیم کار کنند.
4. نیازهای چشم انداز را اصلاح کنید
هر مانعی پتانسیل ایجاد یک اثر موج دار را دارد که بر اعضای تیم، از جمله مهندسان، معماران و پیمانکاران تأثیر می گذارد، و شما باید آماده باشید تا الزامات بینایی را در صورت لزوم اصلاح کنید. مجموعهای از کارگاههای طراحی و محدودهبندی را برگزار کنید که هر جنبهای از چشمانداز را اصلاح میکند و هم چارچوب و هم جهت استراتژیک پروژه را ایجاد میکند که معماران و پیمانکاران میتوانند سپس اجرا کنند.
این کارگاهها همه سهامداران کلیدی را درگیر میکنند و جایی هستند که رویدادهای بالقوه قو سیاه را شناسایی و به آنها رسیدگی میکنیم. اینها موقعیت هایی هستند که ممکن است به طور غیرمنتظره ایجاد شوند، اما می توانند تأثیر قابل توجهی، مثبت یا منفی، بر پیشرفت پروژه داشته باشند. این تمرین به تیم اجازه میدهد تا در مراحل اولیه یک چارچوب تصمیمگیری پروژه ایجاد کند تا از تاخیرها جلوگیری یا محدود کند و کار را ادامه دهد. با صرف زمان برای مشخص کردن آنچه که مالک واقعاً به آن اهمیت می دهد، می توانید الزامات پروژه را به گونه ای توسعه دهید که هم ترازی را ساده کرده و زمینه را برای اجرای سریعتر و کارآمدتر فراهم کند.
5. مطابقت با CIP را مدیریت کنید
یک CIP فقط به اندازه توانایی مالک در اجرای آن موثر است. درگیر کردن یک تیم اختصاصی – چه داخلی یا یک شخص ثالث – برای اطمینان از اینکه CIP از طریق نظارت و مدیریت همسویی پروژه انجام می شود بسیار مهم است. اغلب اوقات، یک معمار شخص ثالث یا مدیر پروژه که در پروژههای بزرگ و پیچیده تخصص دارد، میتواند به ارائه دیدگاه عینیتر کمک کند، زیرا آنها با پروژه یا ذینفعان ارتباط نزدیکی ندارند.
تراز برای موفقیت پروژه ساخت مرکز داده با استفاده مجدد تطبیقی حیاتی است. اما این اتفاق نمی افتد. نگه داشتن ذینفعان در همان صفحه مستلزم اندیشیدن و کوشش از ابتدا تا انتها است. با پیروی از این پنج پیشنهاد، میتوانید تعداد چالشهایی را که یک پروژه با آن مواجه میشود محدود کنید و چالشهای پیشآمده را سریعتر و آسانتر کاهش دهید. نتیجه پروژه ای است که به موقع است، بودجه دارد و انتظارات مالک را برآورده می کند.
دیوید هارت، FAIA، معاون اجرایی، MOCA Systems, Inc.