راهنمای کارمندان برای ساختن یک برند شخصی

برای پیوستن به اقتصاد سازندگان نیازی نیست پیشنهاد خود را اعلام کنید. شما نیازی به فروش قالب ها یا دوره ها یا حتی راه اندازی پادکست ندارید. و مطمئناً نیازی به ترک شغل ندارید. زیرا نکته اینجاست: تمرکز بر برند شخصی شما به معنای تبدیل شدن به یک خالق نیست.

مسئولیت برند شخصی شما راهی برای مدیریت شهرت شما در مقیاس است. این ساده‌ترین راه برای گسترش و تقویت شبکه‌تان، ایجاد تمایز در بین رقبایتان (معروف به سایر بازاریاب‌هایی است که برای مشاغل مشابه شما درخواست می‌دهند!)، و ایجاد فرصت‌های جدید برای خود. در واقع، دقیقاً همان چیزی است که من و رند در وهله اول با هم آشنا شدیم. پس از چندین ماه از توییت‌های من که عمدتاً در مورد بازاریابی محتوا بود، او من را دنبال کرد و در نهایت برای ناهار شخصاً همدیگر را ملاقات کردیم. بقیه اش تاریخ بود

اما من آن را می فهمم. شما نمی توانید بدون احساس ترس و عصبانیت بگویید: “من می خواهم روی برند شخصی خود تمرکز کنم”. پس این را نگوییم. اسمش را بگذاریم چیز دیگری. در عوض، بیایید سعی کنیم بگوییم:

من می خواهم برای خودم اهرمی ایجاد کنم. می‌خواهم ارتباط با افراد دیگر را آسان‌تر کنم. می‌خواهم ایده‌هایم به عنوان آهنربایی برای افراد و فرصت‌هایی که می‌خواهم جذبشان کنم، باشد. من می‌خواهم از دیگران متمایز شوم و دیگر نیازی به کاریابی سنتی نداشته باشم.»

این به اندازه عبارت «برند شخصی» خلاصه نیست، اما فکر می کنم کار را کمی بهتر انجام می دهد.

اصلا چرا من اهمیت میدم؟ اگر در حال خواندن این مطلب هستید، احتمالاً به این دلیل است که می خواهید شروع کنید اما کمی تردید دارید. یا قبلاً مسیر ساختن برند شخصی خود را شروع کرده اید و به دنبال یک فشار اضافی هستید. به هر حال من یک بار جای تو بودم. و من واقعاً برای مدت طولانی در یک مکان گیر کرده بودم.

هفت سال پیش بود که متوجه شدم همکاران و همتایانم در لینکدین پست می‌کردند، وبلاگ‌نویسی می‌کردند یا خبرنامه‌ها را شروع می‌کردند. من حسود بودم. حسادت می‌کنم که آن‌ها اعتماد به نفس و وضوح لازم را برای به اشتراک گذاشتن عمومی ایده‌هایشان داشتند، و من نمی‌توانستم هرگز ذره‌ای از این اعتماد را تصور کنم. بنابراین من فقط… بی حال شدم. از یک طرف، خوشحالم که منتظر ماندم تا ارشد شدم تا به صورت آنلاین منتشر کنم و خودم را در آنجا قرار دهم. از طرفی کاش زودتر این کار را می کردم. من در اوایل زندگی اختیارات خیلی بیشتری برای خودم ایجاد می کردم.

نقطه اوج؟ از اخراج شدن، مرخصی گرفتن، یافتن شغل طولانی مدت و ناراضی بودن در نقش مشخص خسته شده بودم. در طول همه گیری بود و چیزی باید تغییر می کرد. و تنها چیزی که می توانستم تغییر دهم اعمالم بود.

چیزی که دوست داشتم آن موقع یکی به من می گفت این بود…

برخی از قوانین غیررسمی که باید رعایت کنید…

برخی از قوانین برند شخصی برای کارمندان

به خصوص اگر در یک شرکت معروف یا بزرگ کار می کنید، ممکن است احساس کنید که مجاز به انتشار آنلاین نیستید. بنابراین توصیه من این است: اجازه نخواهید. شما آن را دریافت نخواهید کرد. نه به این دلیل که کارفرما شما را منع می کند، بلکه به این دلیل که وظیفه کارفرمای شما نیست که به شما در ایجاد یک برند شخصی کمک کند. اگر این کار را انجام دهید، در معرض خطر قرار گرفتن سؤالات بیشتر از پاسخ یا پشتیبانی قرار خواهید گرفت – و ممکن است خودتان پاسخ این سؤالات را ندانید.

ممکن است یک کارفرمای محتاط از خود بپرسد: آیا می‌خواهید کار را در دید عموم پیدا کنید؟ چه سودی برای من و تیم دارد؟ چند ساعت در هفته قرار است برای این کار وقت بگذارید؟ پاسخ دادن به این سؤالات ممکن است بیش از هر چیز دیگری شما را تحت تأثیر قرار دهد.

خوشبختانه، چند قدم پیشگیرانه وجود دارد که می توانید انجام دهید که رزرو اولیه کارفرمای شما را خنثی می کند. اینها هستند:

مراقب نقش خود در شرکت خود باشید. تمرکز بر برند شخصی خود به این معنا نیست که شما ناگهان سخنگوی شرکت می شوید. اگر در یک شرکت سنتی کار می کنید، ممکن است از قبل بدانید که این شغل برای رهبران ارشد شماست که در رسانه آموزش دیده اند. اگر می خواهید، کارهایی را که شما یا تیمتان انجام داده اید و به آن افتخار می کنید به اشتراک بگذارید. پس از انتشار یک بیانیه مطبوعاتی، آن را با شبکه اجتماعی خود به اشتراک بگذارید. فقط مطمئن شوید که خود را به عنوان مصاحبه شونده بالقوه برای یک خبرنگار قرار ندهید.

کاری را که در محل کار انجام نمی دهید، نگویید یا انجام ندهید. نه، به این دلیل نیست که «برادر بزرگ» تماشا می‌کند. به این دلیل است که شما یک فرد حرفه ای هستید. اگر برند شخصی خود را بسط خود حرفه ای خود می بینید، این ممکن است به طور طبیعی برای شما اتفاق بیفتد. این راهنما به این معنا نیست که شما فقط در مورد کار برای برند شخصی خود بحث کنید – بلکه شما را تشویق می کند که به طور کلی در مورد اینکه چگونه می توانید تخصص و علایق شخصی خود را در یک محیط حرفه ای قرار دهید فکر کنید. در هر روز در اتاق استراحت، ممکن است در مورد یک رویداد ورزشی که برای آن هیجان‌زده هستید، رستوران جدیدی که دوست داشتید امتحان کنید، یا درگیری‌های خود با آموزش دادن به کودک نوپا صحبت کنید. اگر اینها علایق شما هستند، می توانند (و شاید باید) برند شخصی آنلاین شما را اطلاع دهند. آنها شما را می سازند، شما!

به خودتان نرده محافظ بدهید. محدودیت ها ممکن است باعث شود احساس امنیت و خلاقیت بیشتری داشته باشید. فرض کنید شما یک بازاریاب عملکرد B2B هستید که می خواهید تخصص تبلیغات و تولید سرنخ خود را با جهان به اشتراک بگذارید. عالی. در درجه اول در مورد آن بنویسید. در مورد سایر جنبه های بازاریابی که نمی دانید نیز نگران نباشید. این ویژگی به نفع شما عمل می کند زیرا با ادامه انتشار و جلب توجه، به طور فزاینده ای در بین مخاطبان B2B خود در اولویت مهارت های خود قرار خواهید گرفت.

وقتی شک دارید، به آنچه می دانید بچسبید. و آنچه بهتر می دانید خودتان هستید. وقتی دانش خود را به اشتراک می گذارید، از روی تجربه دست اول بنویسید. در مورد چیزهایی که آزمایش کرده اید یا رویدادهایی که عمیقاً خوب می دانید بنویسید. هیچ کس از شما انتظار ندارد که در رشته خود متخصص کامل و دانا باشید – اما شما قطعاً هستند متخصص در خود

بزرگ فکر کن اما کوچک عمل کن (حداقل در ابتدا)

در طول تمرکز بر روی برند شخصی من، چند هدف در حال تغییر داشته ام. اما چیزی که واقعاً دیدگاه من را تغییر داد این بود: هرگز دیگر مجبور به انجام یک کار سنتی نباشم.

با در نظر گرفتن این هدف، کار کوچکی را شروع کردم: شروع کردم با حساب توییتر خود مانند رزومه خود رفتار کنم. من در مورد دروسی که به سختی به دست آورده ام می نویسم و ​​فقط به چیزهایی که خوب می دانم پایبند می مانم. من گهگاه در مورد علایقم نیز می نویسم (هی، غیرمعمول نیست که یک تیم استخدام کننده از شما در مورد سرگرمی های شما در فرآیند مصاحبه شغلی بپرسند!) که شامل غذا و فرزندپروری می شود. خیلی سریع شروع به جذب مکالماتی کردم که در نهایت می خواستم داشته باشم. شروع به ملاقات با دیگر سازندگان، همکاران، مدیران استخدام و برندها کردم. من کار مشاوره را اینجا و آنجا انتخاب کرده ام و فرصت های شغلی پیدا کرده ام.

من توانستم این کار را با داشتن یک هدف کلی انجام دهم و پله ها (یا تاکتیک ها) را برای رسیدن به آن هدف ایجاد کنم.

چگونه این ممکن است برای اهداف دیگر اعمال شود؟

فرض کنید می خواهید از نردبان شرکت بالا بروید و تیم ها را رهبری کنید. به این فکر کنید که چه چیزی شما را به یک رهبر تیم بزرگ تبدیل می کند – مهارت هایی که در حال حاضر دارید و مهارت هایی که برای ادامه پیشرفت نیاز دارید. سپس مطمئن شوید که همه اینها در برند شخصی شما می درخشد. بزرگ فکر کن اما کوچک عمل کن. مدیر افراد برای گزارش مستقیم خود باشید شما برای خودت خواستی اکنون، به این فکر کنید که چگونه این امر به شما اطلاع می دهد که به صورت عمومی چه می گویید یا انجام می دهید. توصیه های رهبری، نکات توسعه شغلی، استراتژی های خود را برای ارتقاء در محل کار به اشتراک بگذارید. اینها همه چیزهایی هستند که شایستگی شما را به عنوان یک رهبر تیم نشان می دهند و با انتشار آنلاین، آهنربایی ایجاد می کنید که مدیران و استخدام کنندگان را جذب می کند. با گذشت زمان، ممکن است ببینید که این تحرک رو به بالا را در کارفرمای فعلی خود ایجاد خواهید کرد یا راه خود را به کارفرمای دیگری خواهید یافت.

شاید هدف شما این باشد که روزی در یک کنفرانس شرکت کنید. شما (احتمالاً) باید مهارت های سخنرانی عمومی، جذابیت و داستان سرایی را تقویت کنید. برای خود فرصت هایی ایجاد کنید تا همه این موارد را تمرین کنید. راه اندازی یک پادکست با سری محدود یا نمایش YouTube را در نظر بگیرید. یک سری محدود ممکن است به شما محدودیت مفیدی بدهد تا روی یک قوس داستانی متمرکز شوید و آن را به پایان برسانید – به شما کمک می کند تا با داشتن چارچوب زمانی محدود از فرسودگی بالقوه جلوگیری کنید.

یا شاید روزی بخواهید 20000 مشترک خبرنامه داشته باشید. با راه اندازی خبرنامه خود شروع کنید. مسیری را انتخاب کنید که کمترین اصطکاک را دارد – اعم از Substack، Beehiiv، ConvertKit، هر چیز دیگری – و تازه شروع کنید. روز انتشار را انتخاب کنید و به آن پایبند باشید. از خانواده، دوستان، همسالان و همکاران سابق خود بخواهید مشترک شوند (سپس اگر کسی ایمیل انبوه شما را نادیده گرفت، آن را شخصی نگیرید). سازندگان دیگری را در جایگاه خود با اندازه مخاطب مشابه پیدا کنید. سپس پیشنهاد انجام مبادله پست مهمان و/یا مبادله تبلیغاتی را بدهید. همیشه یک نقطه عطف بعدی را در ذهن داشته باشید، اما خودتان را غرق نکنید. ادامه بده

نکته این است که شما می توان رویای بزرگ تو باید. اما تا زمانی که به دنبال آنها نروید به آنها نخواهید رسید. پس با طرحی از تاکتیک های کوچک شروع کنید که مسیر را برای رسیدن به آن هموار می کند.

سئو PBN | خبر های جدید سئو و هک و سرور