“به محض اینکه ذهن خود را برای انجام کارهای متفاوت باز می کنید ، درهای فرصت عملا از لولاهای آنها پرواز می کنند.”
– جی آبراهام
قسمت 1. تفکر بیرون از جعبه
چشمانت را باز کن نگاه کن چی میبینی؟ آیا شما فقط کلمات چاپ شده روی صفحه را مشاهده می کنید؟ چه می شود اگر به شما بگویم که در حالی که همه این چیزها واقعاً پیش روی شما هستند ، اما چیزهای بیشتری در مقابل شماست که باید ببینید. چه می شود اگر به شما بگویم آنچه در این لحظه می بینید ، کل تصویر نیست.
اگر به شما بگویم آنچه فکر می کنید می بینید چیست ، در واقع یک نسخه ساده از واقعیت واقعی است و هر ایده ، نظر یا اطلاعاتی که وارد خط دید شما شود ابتدا در یک جعبه قرار داده می شود و به صورت منطقی طبقه بندی می شود سفارش ، و آنچه در بالا برای ادامه آلودگی ناخودآگاه شما قرار داده شده است تنها ایده هایی است که منطقا می توانند در جعبه جای بگیرند.
اکنون می دانم که شما احتمالاً فکر می کنید ، “چه چیز دیگری می توانم ببینم که اکنون نمی بینم”.
خوب ، اگر به شما بگویم که یک جهان غیب دیگر وجود دارد ، چه می شود. که فراتر از دیوارهای فکر منطقی شما ، دنیای دیگری در آنجا وجود دارد ، و اگر می خواهید به طریقی به آن جهان دسترسی پیدا کنید ، می بینید که درست در مقابل شما یک رشته فرصت ها ، جاده ها و مسیرهای بی پایان وجود دارد که این کتاب فقط …