یک استراتژی تجاری مؤثر باید توسعه، ارتقاء و فروش را با اهداف کلی کسب و کار همسو کند تا رشد پایدار و رویکرد بازار موفق را تضمین کند.
بازاریابی اغلب از استراتژیهای گستردهتر جدا میشود، که منجر به از دست رفتن فرصتها، ناکارآمدی و عدم دیده شدن چیزهایی میشود.
پر کردن این شکاف برای پیشبرد استراتژیهای بازاریابی و استفاده از دادهها برای اصلاح سوالات کلیدی کسبوکار، تعیین اهداف اجرایی و توسعه برنامههای بازاریابی ضروری است.
تصویر بزرگ
بازاریابی موثر همیشه باید به استراتژی کسب و کار مرتبط باشد. این به معنای درک این است که چگونه اهداف بازاریابی به اهداف تجاری بزرگتر کمک می کند. همسویی دقیق تضمین می کند که تصمیمات بازاریابی از چشم انداز کلی سازمان پشتیبانی می کند.
اما اگر استراتژی تجاری مشخصی وجود نداشته باشد، چگونه می توان استراتژی های بازاریابی را بر اساس استراتژی کسب و کار ایجاد کرد؟
اینجاست که می توان کمی مهندسی معکوس انجام داد.
عمیق در داده های بازاریابی PPC خود غوطه ور شوید تا پاسخ ها و نقاط داده راهنمایی را برای پاسخگویی به سؤالات اساسی لازم برای ایجاد یک استراتژی تجاری واضح و قابل دستیابی ارائه دهید.
عمیق تر حفاری کنید: 5 روش برای همسو کردن کمپین های PPC با اهداف تجاری
استفاده از داده ها برای پاسخ به سوالات کلیدی کسب و کار
1. ما به عنوان یک تجارت چه کسی هستیم؟
اولین سوالی که هر کسب و کاری باید از خود بپرسد این است که “ما کی هستیم؟”
ایده این است که مشخص شود آنها در کجای بازار قرار دارند. داشتن یک هویت قوی کلیدی است.
این با داشتن پاسخ های واضح برای همه چیز شروع می شود:
- چه محصول/خدماتی را ارائه می دهید؟
- از چه کسی حمایت می کند؟
- شما در مقابل چه کسی هستید؟
- آیا این با تصور شما از تجارت مطابقت دارد؟
این به ایجاد یک بیانیه هویت و موقعیت واضح کمک می کند.
میتوانید از دادههای بازاریابی و ابزارهای تحقیقاتی برای یافتن یا اصلاح پاسخهای این سؤالات استفاده کنید و از دقت با تغییر محیط کسبوکار اطمینان حاصل کنید.
تحقیق در مورد رقبا می تواند ابزاری حیاتی برای ارائه بینشی در مورد روندهای بازار، موقعیت یابی رقبا و شکاف هایی باشد که می توان از آنها بهره برداری کرد.
- Google Ads بینش حراج را به رقبای زمان حراج نشان می دهد. بررسی این گزارش می تواند همسویی در بازار را به نمایش بگذارد. آیا در کنار کسب و کارهایی که به نظر شما رقبای واقعی هستند نشان می دهید؟ اگر نه، چرا؟ کجا باید هویت خود را اصلاح کنید تا آن را برطرف کنید؟
- تبلیغات لینکدین گزارشهای عمیق جمعیتی و فیرموگرافیک را نشان میدهد که پنجرهای را به افرادی که به آنها دسترسی دارید ارائه میدهد. غواصی در این داده ها می تواند به ما نشان دهد که به چه کسانی دسترسی دارید و چه کسانی با تبلیغات ما درگیر هستند یا نه. این نقاط داده می تواند به پاسخگویی به این سوال کمک کند که “ما از چه کسی حمایت می کنیم؟”
راههای زیادی برای بررسی پلتفرمهای رسانههای پولی، ابزارها و گزارشها برای تجزیه و تحلیل این نوع دادهها (Semrush، Google Analytics 4، و غیره) وجود دارد که میتواند بینشی در مورد این اولین سؤال اساسی ارائه دهد.
2. چه کاری را خوب انجام می دهیم؟
سوال اساسی دیگر در شروع توسعه یک استراتژی تجاری جامع این است که “چه کاری را به خوبی انجام می دهیم؟” و “چه چیزی ما را در بازار متمایز می کند؟”
پاسخ به این سوال همه چیز را از بیانیه های موقعیت یابی گرفته تا پیام های مشتری، اولویت بندی و تخصیص منابع داخلی را راهنمایی می کند.
این یکی می تواند چالش برانگیز برای پاسخ دادن به بیرون از دروازه باشد. اگر یک استارتاپ یا یک کسب و کار جدید هستید، راه اندازی گروه های متمرکز یا آزمایش های محدود ممکن است چگونه به این سوال پاسخ دهید.
برای کسبوکارهای معتبری که به دنبال شفافسازی استراتژیها و اهداف کسبوکار خود هستند، شما از قبل اطلاعات زیادی در دسترس دارید.
- برای بینش به داده های موجود مشتری خود نگاه کنید، هزاران نقطه داده وجود دارد که معدن طلایی برای درک ترجیحات و نیازهای بازار هستند.
- یک تجزیه و تحلیل SWOT انجام دهید، داده های بسته و از دست رفته را در یک CR بررسی کنید و مشخص کنید که مشتریان شما چه چیزی را در مورد کاری که انجام می دهید دوست دارند و جایی برای بهبود وجود دارد.
- نظارت بر بازخورد مشتریان از مشتریان فعلی از طریق نظرسنجی ها و سایت های بررسی، دید مستقیمی از رضایت و احساسات مشتری ارائه می دهد.
داشتن یک ایده روشن از آنچه یک کسب و کار به خوبی انجام می دهد و توانایی نظارت و اصلاح آن برای هدایت توسعه محصول، فعالیت های تیم فروش و استراتژی های ورود به بازار ضروری است.
دریافت خبرنامه جستجوی روزانه بازاریابان به آن تکیه می کنند.
3. کجا می خواهیم برویم؟
کسبوکارها با داشتن بینشهایی که هنگام پاسخ دادن به دو سؤال اول جمعآوری شدهاند و درک روشنی از جایی که در حال حاضر هستند، جمعآوری شدهاند، میتوانند خیلی راحتتر هدفی را برای رسیدن به جایی که آرزوی رسیدن به آن را دارند روشن کنند.
فرآیند تعریف یک هدف تجاری فقط این نیست که بگوییم: «ما میخواهیم مقیاس/رشد/پول بیشتری به دست آوریم/غیره».
این تمرین جذب نکات اولیه از پاسخ به سؤالات اساسی ما، درک بازار و ایجاد روشی جامع برای دستیابی به مشتریان – سپس تعیین هدف بر اساس آن عوامل است.
بررسی عملکرد تاریخی شما – به دنبال سودآوری و کارایی – می تواند راهنمایی هایی در مورد آنچه قابل دستیابی است ارائه دهد.
شما می توانید پیش بینی ها را بر اساس عملکرد گذشته، عوامل بازار و منابع ایجاد کنید و همین اصل را در سطح بالاتری برای حمایت از توسعه اهداف تجاری اعمال کنید.
حلقههای بازخورد را از همه تیمهای درگیر در توسعه، تبلیغ و فروش محصول ایجاد کنید تا به طور مداوم بر اساس محیط واقعی بازار اصلاح شود.
استفاده از این بینش در یک استراتژی تجاری
راههای بیپایانی برای اعمال بینشهای جمعآوریشده از دادههای بازاریابی برای پشتیبانی از یک استراتژی تجاری سطح بالاتر وجود دارد. چند نکته کلیدی را از بالا و چند نکته اضافی را در زیر خلاصه کرده ام.
تعیین اهداف تجاری
داده های بازاریابی می تواند به توسعه اهداف تجاری واضح و قابل اجرا کمک کند. به عنوان مثال، درک تناسب محصول-بازار از طریق تحقیقات رقابتی برای اطلاع از تخصیص منابع موثر است و تمرکز بر مناطقی با بالاترین بازده است.
استراتژی های رفتن به بازار (GTM).
استراتژیهای مؤثر GTM مبتنی بر درک عمیق بازار است. با استفاده از دادههای بازاریابی، کسبوکارها میتوانند توزیع، قیمتگذاری و استراتژیهای تبلیغاتی را به گونهای تنظیم کنند که با مخاطبان هدف ایدهآل طنینانداز شود و در نهایت از عرضه موفق محصول و نفوذ به بازار حمایت کند.
همسویی تجاری عمومی
شرکتها با ادغام بینشهای بازاریابی در تصمیمهای تجاری گستردهتر، همسویی را در بین بخشها تقویت میکنند. یک رویکرد جامعتر تضمین میکند که بازاریابی یک عملکرد مجزا نیست، بلکه بخشی از راهبرد استراتژیک موفقیت کلی کسبوکار است.
ادغام داده های بازاریابی در استراتژی کسب و کار
یک ارزش کلیدی که اغلب نادیده گرفته می شود داده های بازاریابی، توانایی آن در اطلاع رسانی استراتژی های تجاری سطح بالاتر فراتر از حوزه های بازاریابی سنتی است.
از بهینهسازی تناسب محصول با بازار گرفته تا پرداختن به مسائل کیفیت، بینشهای مبتنی بر داده، تصمیمگیری فعالانه را امکانپذیر میسازد که موقعیت بازار و کارایی عملیاتی شرکت را تقویت میکند.
استفاده از داده های بازاریابی اثربخشی را افزایش می دهد، حمایت سازمانی را به دست می آورد و اهمیت بازاریابی را از همان ابتدا برجسته می کند. این قابلیت می تواند برای رشد پایدار و رهبری بازار بسیار مهم باشد.
پاسخ دادن به سوالات تجاری سطح بالا اغلب چالش برانگیز، ذهنی و پرهزینه است. با استفاده از دادههای بازاریابی موجود، میتوانید بینشهای عمیقتر و دقیقتری را که با کسبوکار تکامل مییابد، به دست آورید و استراتژیای را که با بازار پویا تطبیق مییابد امکانپذیر میسازد.
نویسندگان مشارکت کننده برای ایجاد محتوا برای سرزمین موتورهای جستجو دعوت می شوند و به دلیل تخصص و کمک به جامعه جستجو انتخاب می شوند. همکاران ما تحت نظارت کادر تحریریه کار می کنند و مشارکت ها از نظر کیفیت و ارتباط با خوانندگان ما بررسی می شوند. نظراتی که بیان می کنند، نظر خودشان است.