ریانکه کروگل
فقط اضافه می کنم که علاوه بر برخی از موارد ذکر شده در بالا؛ من واقعاً معتقدم که عشق نیز تصمیمی آگاهانه است. نه تنها لزوماً “من می خواهم این شخص را دوست داشته باشم” ، بلکه شاید بیشتر “من عاشق این شخص نخواهم شد”. حداقل این تجربه زیسته من است.
CF بودن بنا به انتخاب من باعث می شود که برای قسمت قبلی وضعیت مطرح شده شما بحث کنم (بیانیه ، سوال ، رونق!) ، اما نه به طور مستقل. من فکر می کنم ما در حالی که عاشق کسی می شویم ، تصمیمات خرد زیادی می گیریم و این ممکن است آگاهانه یا ناآگاهانه باشد.
سرانجام ، اضافه می کنم که یکی از دوستان من مدتها پیش به من گفت که همه عشق های عاشقانه نباید یک عشق فیزیکی باشند. منظور من این فراتر از حوزه جنسی / عاشقانه است. از نظر من این بدان معناست که گاهی ممکن است شما به کسی علاقه داشته باشید ، اما در عین حال ، بپذیرید که عشق (جمعی؟) شما در فضای خاصی از زندگی شما محدود خواهد ماند و این اشکالی ندارد. عشق = / = رضایت فوری.