@thedigicatگربه دیجیتال
وبلاگی شامل پست های عمیق درباره Python ، Scala ، TDD ، devops ، امنیت و همه چیز.
“من کلاس می نویسم”.
نمی توانم به شما بگویم که چند بار این جمله را از نامزدها هنگام مصاحبه های کدگذاری شنیده ام.
این جمله چه مشکلی دارد؟ هیچ چیز خارج از زمینه نیست ، اما بگذارید این جزئیات کوچک را اضافه کنم: این معمولاً اولین جمله ای است که من می شنوم وقتی داوطلب تلاش می کند تا با یک مشکل مقابله کند.
من می دانم که مصاحبه های کدگذاری می توانند بسیار استرس زا باشند. من همچنین فکر می کنم که رهبری چنین مصاحبه هایی نیاز به تلاش زیادی دارد تا از تبدیل آنها به جلسات nitpicking جلوگیری شود. داوطلب احساس می کند که هر کلید زدن مورد موشکافی قرار گرفته و مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. گویی که سرنوشت کل شرکت به این بستگی دارد که شما با چه سرعتی می توانید عملکردی را که رشته ای را معکوس می کند کد کنید!
اما حتی با توجه به اضطراب مصاحبه ، من فکر می کنم چنین رویکردی چیزی عمیق تر را در نحوه برخورد ما با برنامه نویسان به مشکلات نشان می دهد. این نتیجه یك فرهنگ است كه ابزارهای راه حل را اشتباه می گیرد و اگر من بتوانم آن را در برنامه نویسان ارشد تشخیص دهم ، این بدان معناست كه از قبل در تیم ها و شركت های ما گسترش یافته است.
چالش حل مسئله
هنگامی که با مشکلی روبرو می شوید (هر مشکلی) ، باید برای حل آن یک استراتژی تدوین کنید. شما باید بدانید که چه کاری باید انجام دهید. در غیر این صورت ، شما واکنش نشان می دهید و عمل نمی کنید.
وقتی تمرین می کنید …