آنچه در مورد خواندن آموخته ام

تصویر
عکس پروفایل Roxana Murariu Hacker Noon

یک سوگیری شناختی وجود دارد که مغالطه هزینه غرق شده است. دریغ می کنیم که یک استراتژی یا برنامه را رها کنیم زیرا در حال حاضر زمان ، پول ، انرژی در آن سرمایه گذاری کرده ایم ، حتی اگر حذف این اقدام خاص برای ما مفیدتر باشد. با در نظر گرفتن مغالطه هزینه غرق شده ، اگر کتابی را که از آن لذت نمی بریم به پایان نبریم ، سود بیشتری خواهیم برد.

زمان قابل احیا نیست و ارزش آن را ندارد که وقت خود را صرف کتابهای خسته کننده یا بد کنیم. اگر بخواهم کتابی را که می خوانم به پایان برسانم ، معمولاً پس از 50 تا 100 صفحه ، می توانم اظهار نظر کنم. بعلاوه ، برخی از کتاب ها چیزی بیش از پست های ستایش شده وبلاگ نیستند من وقتی ایده اصلی را فهمیدم ، از طریق چنین کتاب هایی مرور می کنم و لزوماً آنها را کامل نمی کنم.

“شما نمی توانید دو بار در همان رودخانه قدم بگذارید”

همانطور که هراکلیتوس اظهار داشت ، ما نمی توانیم از همان رودخانه دو بار عبور کنیم ، زیرا تغییر کردیم و رودخانه تغییر کرد. به همین ترتیب ، نمی توانیم یک کتاب را دو بار بخوانیم. بینشی که از یک کتاب به دست می آوریم با هر بار بازخوانی تغییر می کند.

آدام گرانت در کتاب Originals خود می گوید:

دژاوو هنگامی اتفاق می افتد که با چیز جدیدی روبرو می شویم ، اما احساس می شود که قبلاً آن را دیده ایم. Vuja de عکس این است – ما با چیزی آشنا روبرو هستیم ، اما آن را با یک دیدگاه تازه می بینیم که ما را قادر می سازد بینش جدیدی در مورد مشکلات قدیمی پیدا کنیم.

کتابهایی که ما در دوران نوجوانی مسخ می کردیم به عنوان کتابهای کاملاً متفاوت در کتابهای مختلف تأثیرگذار بودیم …

سئو PBN | خبر های جدید سئو و هک و سرور