برخی از رهبران بیرحمانه اولویتبندی میکنند تا مطمئن شوند که کارهای مهم به قیمت اقدامات فوری به خطر نیفتد. رهبران دیگر با هر درخواستی به عنوان یک اولویت برخورد می کنند و به این موضوع توجه نمی کنند که چقدر چیزی شایسته توجه آنهاست.
ضمیمه کردن احساس فوریت به هر درخواست، انجام هر کار معنیداری را برای تیمهایشان دشوار میکند. بمباران شدن با احساس کاذب فوریت باعث می شود آنها مانند یک نیروگاه دیوانه عمل کنند – افراد در تیم بدون اینکه واقعاً به جایی برسند به جهات مختلف می دوند.
پرش از یک کار به کار دیگر و قرار گرفتن در یک حالت دائمی پرکاری و واکنشپذیری میتواند انرژی تیم را تخلیه کند، استرس را افزایش دهد و حتی منجر به فرسودگی شغلی شود. زمانی که کارمندان برای انجام کارهای عمیق یا تجربه لذت و لذت ناشی از یک وضعیت جریان یافتن وقت ندارند، احساس ناخشنودی، گیر افتادن و نارضایتی می کنند.
مشغله بی فکر به دلیل احساس کاذب فوریت منجر به پیشرفت نمی شود، فقط به استرس می افزاید.
انتظار اینکه تیم شما درخواست های فوری را جدی بگیرد و به سرعت به آنها رسیدگی کند، اشتباه نیست. زمانی که به هر درخواست دیگری اولویت بالایی داده می شود و از تیم انتظار می رود که از فرصت استفاده کند، نتیجه معکوس است.
این مسئولیت شما به عنوان یک رهبر است که فرهنگ درستی را در سازمان خود بسازید – فرهنگی که در آن تأثیر، خلاقیت …