ابرقدرت شما: آنچه را کنترل می کنید تغییر دهید

شما در اینجا هستید – یک تیم را هدایت می کنید. شما مشکلات ، ناکارآمدی در نحوه انجام کار را مشاهده می کنید. واضح است که مواردی وجود دارد که باید در کنترل شما تغییر کند.

شاید پروژه بعدی باید برنامه ریزی مدبرانه تری داشته باشد ، یا اینکه فناوری باید تغییر کند. شما این مسائل را با رئیس خود ، مدیران ، هر رهبری که ملاقات می کنید مطرح می کنید. پس از این مکالمات چه اتفاقی می افتد؟

هیچ چیزی.

شما بازگشت به عقب را تجربه می کنید. عدم تمایل به تغییر. راحت با وضع موجود شما شروع به فکر می کنید:

چرا رئیس من گوش نمی دهد؟

آیا کسی به حرف من اهمیت می دهد؟

فکر نمی کنم آنها به نظر من احترام بگذارند.

این ناامیدی ها طبیعی است. من قبلاً آنها را احساس کرده ام. غلبه بر آنها نیاز به تغییر دیدگاه داشت.

چرخش: چگونه رشد یک تیم روحیه را از بین برد

سالها پیش تیم من به دو نیم شد. این محصول و مردم به اندازه کافی بزرگ شدند تا دو گروه جداگانه را ضروری کنند. تقسیم بندی مانند این برای یک محصول موفق طبیعی است.

مشکل این بود که چه کسی به هر تیم رفت.

از نظر یک تیم ، بیشتر افراد جدید و تعداد کمی از افراد با کد کد آشنایی کافی دارند. به تیم دوم ، همه عملکرد بالا.

شما می توانید احساس ناامیدی در بین تیم اصلی را تصور کنید. من هم احساس کردم ، از آنجایی که خودم روی آن بودم. مدام از خود می پرسیدیم: “آیا ما به اندازه کافی خوب بودیم؟” یا…