شما در مورد بازاریابی صفر کلیک شنیده اید – و بله، قطعاً ابتدا آن را اینجا شنیدید. ما در مورد ایجاد ارزش مستقل در پلتفرمهایی صحبت میکنیم که مردم در آن معاشرت میکنند، بهجای حذف تیزرها و پیوندها به این امید که مردم مجبور شوند روی سایت شما کلیک کنند. این بازاریابی در جایی است که مردم در حال حاضر هستند و با آنها به گونه ای صحبت می کنید که در جایی که هستند با آنها ملاقات می کند. شما در حال افزایش آگاهی، ایجاد وابستگی و تعامل با جامعه خود هستید. و شما به آن کلیک های ارجاع وابسته نیستید.
من توضیح می دهم.
در تخته سفید 5 دقیقهای این هفته، پرده را باز میکنم و دلیل آن را به شما میگویم: چرا باید در بازاریابی صفر کلیک سرمایهگذاری کنیم، و این استراتژی صفر کلیک کجا در دنیای جدید ابزارهای هوش مصنوعی و مدلهای زبان بزرگ جای میگیرد.
رونوشت:
رند، آماندا، شما بچه ها همیشه در مورد بازاریابی صفر کلیک صحبت می کنید. چرا این چنین روندی است؟ نگاه کنید، ما سعی میکنیم کمک کنیم، زیرا معتقدیم بازاریابی صفر کلیک راهی است که همه چیز باید پیش برود، و ما اولین پذیرندههای آن نیستیم. مردم این کار را انجام میدهند، سازندگان و اینفلوئنسرها و برندها بیش از یک دهه است که این کار را انجام میدهند.
ما تا حدودی به بازی دیر رسیدیم. ما باید روی بازاریابی صفر کلیک سرمایه گذاری کنیم زیرا دنیا هیچ انتخابی به ما نداده است. اول از همه، گوگل در حال حاضر تقریباً به دو سوم تمام سوالات بدون کلیک پاسخ می دهد، و تحقیقات اخیر ما با Datos به ما نشان داد که بسیاری از 40٪ باقیمانده که ترافیک ارسال می کنند، برای اصطلاحات مارک و اصطلاحات ناوبری هستند، به این معنی که کسی قبلاً می داند. جایی که می خواهند بروند اگر منتظر دریافت ترافیک از گوگل هستید، اغلب اوقات از دست داده اید.
گوگل قرار است به این سوال پاسخ دهد، و اگر شما بازی آنها را انجام دهید و محتوایی را به آنها بدهید که بتوانند در پاسخ فوری قرار دهند، درست است، نمای کلی هوش مصنوعی ممکن است بر افراد تأثیر بگذارد حتی اگر کلیک را جلب نکند.
دوم، شبکه های اجتماعی که در آن افراد بیشتر وقت خود را به صورت آنلاین و در برنامه ها سپری می کنند. امروزه فیسبوک، لینکدین، توییتر، اینستاگرام، Threads، Reddit – برای من مهم نیست که در مورد کدام یک صحبت میکنیم – TikTok. همه آنها این اثر را دارند که یا به طور کامل پیوندها را حذف می کنند.
درسته؟ بنابراین، برای مثال، TikTok و Instagram، هیچ پیوندی مجاز نیستند. یوتیوب به نوعی جانور خودش است. من در مورد آن جداگانه صحبت خواهم کرد.
اما، Threads، Twitter، LinkedIn، Facebook، درست است، جایی که بسیاری از مردم از لحاظ تاریخی برای ارسال محتوای خود و جذب ترافیک از مخاطبانی که در آنجا ساختهاند، دنبالکنندگانشان، کار نمیکنند. دیگه کار نمیکنه مثل یک دهم یا پنجاهم یا یک صدم آن چیزی است که پنج، ده، پانزده سال پیش بود. و این به این دلیل است که الگوریتمهای این سیستمها برای بیانگیختگی و مجازات محتوا با لینکها تنظیم شدهاند.
برای مثال، زمانی که ایلان توییتر را خرید، سیستم رتبهبندی را منبع باز، راست، منبع باز، میدانست، و شما میتوانید دقیقاً در کد ببینید که برای هر پستی که حاوی لینک باشد، جریمه وجود دارد.
و این در تمام این شبکه ها صادق است. در آزمایش ما، زمانی که محتوایی با کلیک صفر داشته باشیم، حدود 10 برابر – 10 برابر – دسترسی داریم، به این معنی که پستی که حاوی لینک نیست در مقابل پستی که دارای لینک است. من ترجیح می دهم 10 برابر بیشتر افراد را تحت تأثیر قرار دهم تا اینکه از درصد کمی ترافیک جذب کنم.
سه، نشریات، خبرنامهها، پادکستها، رسانههای اصلی، رسانههای تخصصی، منابع تأثیرگذار بر صنعت در بخشهای کوچک، اهمیتی نمیدهم که در مورد کدام یک صحبت میکنیم، هر کدام از آنها به احتمال زیاد به پیشنهادی بله پاسخ میدهند. شامل درخواست پیوند نیست. من فکر میکنم این به این دلیل است که در بیست و پنج سال گذشته سئوکاران و و سازندههای لینک، اینترنت را به شدت اسپم کردهاند، همه ما درخواستهای زیادی برای پیوند در صندوقهای ورودیمان دریافت میکنیم که به تازگی کارمان را با آن تمام کردهایم، و بنابراین اینطور نیست. دیگر کار نمی کند این اساساً شما می دانید، قانون اندرو چن در مورد نرخ کلیک های نامناسب. مانند، توانایی خود را برای کار از دست داده است و بنابراین، شما می توانید با آن متمایز شوید نه درخواست لینک در عوض، در مورد پوشش صحبت کنید، در مورد محصول خود صحبت کنید، در مورد نام تجاری خود صحبت کنید، در مورد تحقیقات خود صحبت کنید، در مورد محتوای خود صحبت کنید، و سعی کنید این نشریات و منابع نفوذ را به آنها نشان دهید.
چهارم و در نهایت، مدلهای زبان بزرگ و ابزارهای هوش مصنوعی، که میدانم تعداد زیادی از مردم در دنیای بازاریابی از آنها بسیار هیجانزده هستند، و به نظر میرسد که جهان احتمالاً در این جهت در حال حرکت است. خواهیم دید. اما چه باشند چه نباشند، پیوندها برای LLM ها اهمیتی ندارند. این چیزی نیست که آنها به آن نگاه می کنند.
مانند گوگل در سال 1997 با PageRank نیست و آنها به این اهمیت می دهند که نمودار پیوند به کجا نشان داده شده است. مدل های زبان بزرگ (LLM) از خود محتوا استفاده می کنند. درسته؟ کلماتی که اغلب در کنار کلمات دیگر ظاهر می شوند.
اگر برند شما در نزدیکی کلمات و عباراتی که مردم برای توصیف شما به کار می برند و مدل زبان بزرگ آن را به عنوان برند و محصول شما تعبیر می کند نشان داده شود، حدس بزنید چه چیزی؟ شما در آن لیست خواهید بود. و اگر این کار را نکنید، در آن مکان ها حاضر نخواهید شد. ما یک تخته سفید کامل 5 دقیقهای در مورد حضور در AI و LLM داریم، بنابراین من به شما اشاره میکنم.
اما به طور کلی، این ابزارها تقریبا هیچ ترافیکی ارسال نمی کنند. من معتقدم که برای ChatGPT، 0.2٪ است. برای Perplexity، زیر 2٪ است. ما در مورد مقدار بسیار کمی از ترافیک آنها صحبت می کنیم که آنها در واقع به مکان های دیگر ارجاع می دهند.
پاسخ درست در مدل اتفاق می افتد.
باشه
من معتقدم که این یک آخرالزمان برای بازاریابان دیجیتال نیست.
اینها چیزهای مهمی هستند که باید در نظر بگیریم، و در نتیجه باید روی انواع بازاریابی صفر کلیک سرمایه گذاری کنیم و کل فرآیند فکری خود را در مورد کاری که آنلاین با بازاریابی دیجیتال انجام می دهیم تغییر دهیم. اما نفوذ همیشه بهتر از ترافیک بوده است. ترافیک همیشه یک معیار بیهوده بود. من دوستم ویل رینولدز را دوست دارم که این ویدیو را منتشر کرد که نشان می دهد چگونه ترافیک آنها، ترافیک سیر، ترافیک شرکتش 40٪ کاهش یافته است و به نظر می رسد که دنیا به آخر رسیده است، اما فروش 20٪ افزایش یافته است زیرا ترافیک مانند ترافیک نیست. تبدیل ها ترافیک مانند مشتریان نیست. ترافیک حتی مثل طرفداران نیست.
من فکر میکنم کاری که ما میخواهیم انجام دهیم ایجاد نفوذ و طرفداران و مشتریان و تبدیل است، نه اینکه فقط بر تعداد بازدیدکنندگانی که به وبسایت رسیدهایم تمرکز کنیم.
بسیار خوب دوستان، هفته آینده دوباره شما را برای نسخه پنج دقیقه ای تخته سفید می بینیم.