آبسردکن دیجیتال از بین رفته است

صبح‌ها وارد توییتر می‌شدم و مردم را می‌دیدم که در مورد آخرین کمپین تبلیغاتی یک برند بزرگ صحبت می‌کردند، آخرین موضوع بازاریابی ویروسی را مرور می‌کردم و برای چای شخصیت اصلی روز به دوستانم پیام می‌دادم. من به لینکدین می روم و برخی از ارتباطات را می بینم که مشاغل جدیدی پیدا کرده اند، کسانی که به تازگی اخراج شده اند، و یک رشته بازاریابی ویروسی از دو هفته قبل. (IYKYK. و اگر «IYKYK» را نمی‌دانید، پس نه، قطعاً نمی‌دانید.)

اما اکنون وقتی وارد توییتر می شوم، چند اعلان محصول و تبلیغات شیت کوین را می بینم. در لینکدین، پیوندهای پست وبلاگ و تیزرهای پادکست است. در Threads، این پستی است که می‌گوید: «Ohmygod، من از همکارم در این پرواز پرسیدم که آیا می‌خواهند صندلی‌هایشان را عوض کنند و آنها گفتند نه و من گفتم خوب است، و اکنون برای یک تعامل بسیار عادی نیاز به تأیید عمومی دارم،» و 1200 مورد وجود دارد. نظراتی که یک سوم آنها پوستر اصلی را یک زباله ممتاز به اندازه انسان می نامند. در Bluesky، دوازدهمین هفته متوالی است که آشنایان آنلاین شما می‌گویند: «سلام؟ کسی اینجا هست؟»

این احتمالاً راهی طولانی برای گفتن است که به نظر می رسد آبسردکن بازاریابی از بین رفته است و من نمی دانم کجا باید بروم. نمی دانم به چه واکنشی نشان دهم. و من نمی‌دانم… من واقعاً نمی‌دانم در آینده در مورد چه چیزی وبلاگ کنم.

قبلاً این بود که بازاریاب‌ها روی یک نگاه داغ انباشته می‌شدند و من زاویه خودم را پیدا می‌کردم و راهنمایی شخصی در مورد مواردی مانند نحوه ساختار سازمان، استراتژی بازاریابی محتوای به‌روز من، و ساختن موضوعات ارائه می‌دادم.

اما حالا… همه کجا هستند؟ بله، بله، می‌دانم که ما بازاریاب‌ها در اینستاگرام و لینکدین وقت می‌گذرانیم، اما شما احتمالاً به دنبال ایده‌های نوشتن سرفصل هستید، در حالی که من برگه کاوش خود را تازه می‌کنم تا جدیدترین اخبار بلیک لایولی/جاستین بالدونی را ببینم. احتمالاً به این فکر می‌کنید که چگونه کمپین‌هایی با تأثیرگذاری بالا ایجاد کنید و از هوش مصنوعی در محتوای خود استفاده کنید، اما مطمئن نیستم که فراتر از آنچه قبلاً گفتم چیز جدیدی برای اضافه کردن در اینجا داشته باشم. این یک “مخاطبان من کجا هستند؟” نیست. مشکل بلکه بیشتر مربوط به نگرانی وجودی است، «به نظر می‌رسد که جامعه ما اکنون در چهار شبکه اجتماعی مختلف پراکنده شده است، در حالی که همه ما در تلاش هستیم تا میلیاردری را پیدا کنیم که کمتر از همه از آن متنفریم تا بتوانیم در عوض از پلتفرم اجتماعی آن‌ها استفاده کنیم، در عین حال به جای مولد بودن. در محل کار، ما نمی‌توانیم با وحشت از تماشای دوستانمان که برنامه‌های اجتماعی چینی را روی تلفن‌هایشان دانلود می‌کنند، صرفاً به دلیل کینه توزی برای دولت خودمان، دست برداریم.»

اوه… شاید دارم فرافکنی می کنم. صبر کن من کجا بودم؟ اوه، آره، آبسردکن. تک‌فرهنگ بازاریابی و بحث بلادرنگ. من نمی توانم آن را پیدا کنم. من به فیدها و فهرست‌های مختلف اجتماعی خود نگاه می‌کنم، اما گفتگو بیش از هر زمان دیگری از هم گسیخته است. برخی از مردم شروع به پذیرش هوش مصنوعی کرده اند، برخی دیگر یک سال جلوتر و بیش از آن هستند. برخی به تازگی کشف کرده اند که چگونه یک توییت ویروسی بنویسند، برخی دیگر دقیقاً آن را می بینند. وقتی به نظر می‌رسد که بحث‌های «بزرگ» کمتر و کمتر می‌شود، و در عوض، دسته‌ای از بحث‌های کوچک‌تر در مورد اینکه آیا این بحث‌های نابخردانه است یا خیر، دشوار است که درباره چه چیزی اظهار نظر کنیم. واقعا کوتاه کردن ناخن های خود در ملاء عام کار ناخوشایند است.

من دارم سعی می کنم بفهمم از اینجا به کجا می روم. شاید فقط باید به اصول اولیه برگردم و 101 محتوای بازاریابی را که می خواهم در دنیا ببینم ایجاد کنم. شاید مرا در Threads پیدا کنید که شما را طعمه خشم می کند. یا شاید من را در چند جا پیدا کنید و دوباره و دوباره همان کار را امتحان کنید.

می بینمت بیرون (امیدوارم).

آبسردکن دیجیتال از بین رفته است

Source link