” سئوی موجودیت ” .
ترسناک به نظر می رسد، اینطور نیست؟ نه تنها کلمه “موجود” خارجی به نظر می رسد، بلکه چیز دیگری است که باید به لیست کارهای بی پایان سئوی خود اضافه کنید. وقتی صحبت از سئو به میان میآید، به سختی سرپا هستید، اما در اینجا یک چیز جدید دیگر برای اختصاص منابع کمیاب شما به وجود میآید.
با این حال، یک خبر خوب برای شما دارم: شما مجبور نیستید سئوی موجودیت را انجام دهید.
چرا؟ چون احتمالا در حال حاضر انجام آن
بیایید از ابتدا شروع کنیم.
در سال 2012، گوگل نمودار دانش را معرفی کرد. نمودار دانش یک پایگاه دانش از موجودیت ها و روابط بین آنها است.
موجودیت هر شی یا مفهومی است که به طور مشخص قابل شناسایی باشد. این شامل موارد ملموس مانند افراد، مکانها و سازمانها و موارد ناملموس مانند رنگها، مفاهیم و احساسات میشود.
به عنوان مثال، فوتبالیست فدریکو کیزا یک موجودیت است:
رستوران معروف بریتانیایی-هندی Dishoom نیز چنین است:
موجودیت ها توسط لبه هایی به هم متصل می شوند که روابط بین آنها را توصیف می کند.
معرفی نمودار دانش به بهبود نتایج جستجوی گوگل کمک کرد زیرا:
- گوگل می تواند هدف جستجو را بهتر درک کند – مردم یک چیز را جستجو می کنند اما آن را به روش های مختلف توصیف می کنند. گوگل اکنون می تواند این را بفهمد و همان نتایج را ارائه دهد.
- وابستگی به تطبیق کلمات کلیدی را کاهش داد – تطبیق تعداد کلمات کلیدی در یک صفحه، ارتباط را تضمین نمی کند. همچنین از پر کردن کلمات کلیدی توسط سئوکاران حیله گر جلوگیری می کند.
- بار محاسباتی گوگل را کاهش داد – اینترنت تقریباً بی نهایت است و گوگل به سادگی نمی تواند معنای هر کلمه، پاراگراف، صفحه وب و وب سایت را درک کند. نهادها ساختاری را ارائه می دهند که در آن Google می تواند درک را بهبود بخشد و در عین حال بار را به حداقل برساند.
به عنوان مثال، حتی اگر نام بازیگر را ذکر نکردیم، گوگل می تواند بفهمد که ما به دنبال هریسون فورد هستیم و بنابراین فیلم شناسی او را نشان می دهد:
این به این دلیل است که هانس سولو و هریسون فورد موجودیت های نزدیک به هم در نمودار دانش هستند. Google دادههای نمودار دانش را در ویژگیهای SERP مانند پانلهای دانش و کارتهای دانش نشان میدهد.
با این دانش، ما می توانیم SEO موجودیت را به عنوان بهینه سازی وب سایت یا صفحات وب شما برای چنین موجودیت هایی تعریف کنیم.
اگر گوگل به سمت جستجوی موجودیت گرا رفته است، سئوی موجودیت فقط سئو است. همانطور که همکار من پاتریک استوکس میگوید، “بخش شناسایی موجودیت بیشتر در انتهای گوگل است تا انتهای ما.”
منظورم این است که اگر به تاکتیکهای «سئوی موجودیت» که در پستهای وبلاگ مییابید نگاه کنید، متوجه میشوید که آنها عمدتاً فقط تاکتیکهای سئو هستند:
- یک صفحه ویکی پدیا کسب کنید
- یک نمایه کسب و کار Google ایجاد کنید
- لینک های داخلی اضافه کنید
- ایجاد تمام دارایی های دیجیتالی که Google در صفحه نشان می دهد (به عنوان مثال، فیلم ها، تصاویر، توییتر)
- اقتدار موضوعی را توسعه دهید
- کلمات مرتبط معنایی را در یک صفحه قرار دهید
- اضافه کردن نشانه گذاری طرحواره
بیایید صادق باشیم. اگر در مورد سئو جدی هستید و روی آن سرمایه گذاری می کنید، احتمالاً در حال حاضر بیشتر موارد بالا را انجام می دهید.
صرف نظر از نهادها، آیا نمی خواهید یک صفحه ویکی پدیا داشته باشید؟ از این گذشته، مزایایی فراتر از «سئوی موجودیت» دارد. شناخت برند، بک لینک از یکی از معتبرترین سایت های جهان (البته nofollow) – هر شرکتی این را می خواهد.
اگر یک کسب و کار محلی هستید، احتمالاً یک نمایه کسب و کار Google ایجاد کرده اید. افزودن لینک های داخلی فقط سئو 101 است.
و میلیاردها بارناکل تاولزا، ایجاد تمام داراییهای دیجیتالی که گوگل میخواهد ببیند، مانند تصاویر و ویدیوها، عملاً 101 را بازاریابی میکند. در حال حاضر آیا می دانید که باید یک فیلم تهیه کنید و از مراحل پخت عکس بگیرید؟
وقتی سال ها پیش سایت بریک دنس خود را راه اندازی کردم، چیزی در مورد سئو و بازاریابی محتوا نمی دانستم اما هنوز هم هستم می دانست من باید ویدیوهای یوتیوب بسازم. چون حدس بزن چیه؟ یادگیری بریک دانسی از کلمات سخت است. فکر نمیکنم نیازی به یک سئو سایت داشته باشم که این را به من بگوید.
اتوریتی موضوعی یک مفهوم SEO است که در آن یک وب سایت قصد دارد در یک یا چند موضوع به مرجع اصلی تبدیل شود. مرا دیوانه خطاب کنید، اما شبیه وبلاگ نویسی 101 است. بیشتر راهنماهای نحوه راه اندازی یک وبلاگ را بخوانید و مطمئن هستم که عنوان فرعی به نام «نیش پایین» پیدا خواهید کرد. و به محض اینکه پایین آمدید، اجتناب ناپذیر است که محتوایی پیرامون آن موضوع ایجاد کنید.
اگر من یک سایت بریک دنس راه اندازی کنم، چه شانسی دارم که در مورد رقص معاصر یا هنر پاپ بنویسم؟ خیلی کم
در واقع، مرجع موضوعی شبیه به استراتژی ویکی است که نات الیسون در سال 2017 درباره آن نوشت. حتی یک مورد هم از موجودیت ها ذکر نشده است. این فقط راه درستی برای تولید محتوا برای اینترنت بود.
من فکر میکنم بزرگترین مشکل در اینجا موجودیتها در مقابل کلمات کلیدی نیست یا اینکه مرجعیت موضوعی یک استراتژی کاملاً جدید است. به سادگی این است که بسیاری از سئوکاران به دلیل کوته بینی یا انگیزه های اشتباه هدایت می شوند.
شما می توانید تعداد زیادی از کلمات کلیدی نامرتبط را هدف قرار دهید که حجم جستجوی بالایی دارند، ترافیک جستجوی باورنکردنی به دست آورید، و به موفقیت خود به عنوان یک SEO افتخار کنید.
برخی از صفحاتی که بیشترین ترافیک جستجو را به HubSpot ارسال می کنند، تقریباً هیچ ارتباطی با محصول اصلی خود ندارند. صفحه ای در مورد نحوه تایپ ایموجی شانه زدن؟ معروف ترین نقل قول ها؟
این به معنای جدا کردن HubSpot نیست – من مطمئن هستم که آنها دلایل خود را دارند، همانطور که رایان در اینجا بررسی کرده است – بلکه برای نشان دادن این است که بسیاری از شرکت ها دقیقاً همان کار را انجام می دهند. و هنگامی که گوگل پاداش دادن به این رفتار را متوقف می کند، ناگهان شرکت ها متوجه می شوند که باید در مورد شایستگی های اصلی خود بنویسند. آنها باید «اقتدار موضعی» ایجاد کنند.
من نمیخواهم کودک را با آب حمام بیرون بیاندازم، زیرا در دو تاکتیک اخیر سئوی موجودیت ارزش میبینم. اما باز هم، اگر کاری شبیه به استراتژی ویکی را برای سایت خود انجام می دهید، به احتمال زیاد بدون اینکه زیاد در مورد آن فکر کنید، موجودیت ها یا کلمات مرتبط معنایی را وارد کرده باشید. ایجاد محتوا در مورد کیمچی جیجیگا بدون ذکر کیمچی، گوشت خوک یا گوچوجان دشوار است.
با این حال، برای جلوگیری از نفرین دانش یا صرفاً برای جلوگیری از نقاط کور، بررسی موضوعات فرعی مهمی که ممکن است از دست داده باشید مفید است. در Ahrefs، ما تجزیه و تحلیل شکاف محتوایی در سطح صفحه را اجرا می کنیم و به دنبال موضوعات فرعی هستیم:
به عنوان مثال، اگر ما یک تجزیه و تحلیل شکاف محتوا در «بازاریابی ورودی» برای سه صفحه رتبهبندی برتر انجام دهیم، میبینیم که ممکن است لازم باشد این موضوعات فرعی را اضافه کنیم:
- بازاریابی درونگرا چیست؟
- استراتژی بازاریابی ورودی
- نمونه های بازاریابی ورودی
- ابزارهای بازاریابی ورودی
در نهایت، افزودن نشانهگذاری طرحواره بسیار منطقی است، زیرا گوگل چگونه موجودیتها را تشخیص میدهد و محتوای صفحات وب را بهتر درک میکند. اما اگر این فقط یک تاکتیک جدید است – که به اعتقاد من قبلاً بخشی از سئوی استاندارد است و شما ممکن است در حال انجام آن باشید – دیگر نیازی به ایجاد یک دسته برای تعریف “عصر جدید” نیست (سئوی صوتی، کجا هستید؟ )
افکار نهایی
دو سال پیش، شخصی در Reddit یک گردش کار SEO را درخواست کرد که از متدولوژی های بسیار پیشرفته SEO استفاده می کرد:
پاسخ بالا: هیچ یک از موارد بالا.
زمانی که مدیر ارشد بازاریابی ما تیم سولو در مورد این موضوع Reddit توییت کرد، او نیز پاسخ های مشابهی دریافت کرد:
و با وجود اینکه او را نمی شناسم، اما این شخصی به دل خودم است:
لازم نیست نگران سئوی موجودیت باشید. اگر به موضوعی علاقه دارید و محتوای باکیفیت ایجاد میکنید که آنچه مردم به دنبال آن هستند را برآورده میکند، احتمالاً از قبل «سئوی نهادی» را انجام میدهید.
فقط این الگوی رفتاری را دنبال کنید: چیزهایی بسازید که مردم دوست دارند.