مدیریت تعارض: چگونه می توان در چرخه بازاندیشی شرکت کرد

مشاجره با یک همکار – تعارض نظر. کار بر روی پروژه ای که به شما انرژی نمی دهد – تضاد منافع. ترفیع – تضاد رشد را دریافت نکردید. کار فوق العاده سخت و بدون وقت برای زندگی شخصی – درگیری داخلی. بله گفتن برای کاری که با اهداف شما همخوانی ندارد – تعارض اولویت ها. مرتکب اشتباهی شده اما نمی تواند با پذیرش مسئولیت – تعارض ارزشها کنار بیاید. ما متوجه آن نیستیم ، اما بیشتر تعاملات در محل کار منجر به یک درگیری اصلی یا جزئی می شود.

وقتی یک درگیری جزئی باشد ، ما احساس ناراحتی در بدن خود احساس می کنیم اما نمی توانیم منبع دقیق ناراحتی را مشخص کنیم. بیشتر اوقات ، ما این درگیری را نادیده می گیریم در حالی که در ادامه زندگی روزمره در ناخودآگاه ما قرار دارد. اگرچه یک درگیری اساسی بسیار متفاوت به نظر می رسد و احساس می شود. حتی اگر هیچ خطری واقعی وجود نداشته باشد ، ذهن ما درگیری را به عنوان یک تهدید درک می کند.

با تکامل برای محافظت از خود در برابر تهدیدات موجود در محیط ، این پاسخ تقریباً خودکار و ناخودآگاه است. ما احساس می کنیم فشار در داخل بدن جمع شده است – تنفس سریع ، افزایش ضربان قلب ، کف دست های عرق کرده ، احساس سفت شدن در گردن و فک. …