ادای احترامی به هملت باتیستا

هملت ، می هرمانو. از کجا شروع کنم؟

همیشه چیز خاصی در مورد شما وجود داشت. من می توانم از طغیان پیام های جامعه خود ببینم که مطمئناً تنها کسی نیستم که چنین احساسی داشته ام.

شما همیشه مهربانی ، عطوفت و مثبت را ساطع می کنید. شما نمی توانید مگس را صدمه بزنید. تنها چیزی که می دانستید عشق بود.

هملت صحبت کردن در smx

اولین باری که دیدم شما صحبت می کنید ، یادم می آید که با خودم فکر کردم: چگونه ممکن است که یک SEO از منطقه Tri-State کاهش یابد این دانش زیادی دارید ، و ما هنوز دوست نیستیم؟

خوب ، ما به سرعت آن را برطرف کردیم. اما چیزی که من آن روز نمی دانستم این است که روزی چقدر با هم دوست می شویم و چقدر پیوند ویژه ای خواهد داشت.

وسواس عصبی ما در زمینه SEO مطمئناً همان چیزی بود که پایه و اساس دوستی ما را ایجاد کرد ، اما با شناخت بیشتر یکدیگر بیشتر از این رشد پیدا کرد.

داستان شما فقط حیرت آور است. ما در یک روز تابستانی NYC بسیار گرم و چسبناک در پشت بام من نشسته بودیم ، و شما تاریخچه کامل خود را در مورد اینکه برای آوردن خانواده خود از جمهوری دومنیکن برای شما چگونه بود به من گفتید.

شما در همان اوایل جستجوگر SEO به یک بازاریاب دیجیتال بسیار موفق تبدیل شده بودید و یک موفقیت سورئال و تقریباً ترسناک برای شما بود که در هنگام زندگی در DR و به همین دلیل کار در رایانه ، به این موفقیت برسید. شاید همین تجربه بود که عادت مداوم (بد) شما را آغاز کرد و هرگز کاملاً باور نکردید که چقدر درخشان و با استعداد هستید.

شما ویزای Genius ایالات متحده خود را دریافت کردید زیرا برچسب “Alien of Extraalously Ability” را داشتید و این توانایی SEO بود. این برای من تا حدودی یک عنوان عجیب و غریب است ، اما در عین حال کاملاً مناسب شماست. من همیشه می گفتم ، بالاخره شما از یک سیاره دیگر هستید.

بنابراین ، شما خانواده خود را از DR به شهر نیویورک آورده و مدتی در West Side زندگی کرده اید – اگر درست به خاطر بیاورم ، آنجا Hell’s Kitchen بود. یادم می آید که می گفتی زندگی در آنجا را دوست نداری. اما من تو را سرزنش نمی کنم. چه کسی دوست دارد به عنوان یک خانواده چهار نفره در جهنم آشپزخانه زندگی کند؟

بنابراین قدم بعدی این بود که خانواده را به نیوجرسی بیاورید ، جایی که خانه ای در منطقه زیبا و حومه شهر خریداری کردید که از آن به عنوان “جنگل” یاد می کنید (قطعاً جنگل نبود).

ماشین هملت لیلی ری

من از اینکه سال گذشته توانستید گشتی کوتاه در خانه باتیستا بزنید لذت بردم. ما ناهار را تازه تمام کرده بودیم (شما اجازه می دهید برای شما یک ناهار وگان بخرم ، و شما از خوردن این همه سبزیجات هیجان زده و مات و مبهوت بودید) و در واقع قرار بود روی یک پروژه کار کنید. اما شما اصرار کردید 1) اینکه ماشین جدید من را رانندگی کنید و 2) ما برای یک تور به خانه “در جنگل” برویم. و شما وقتی کسی به شما پیشنهاد بازدید از خانه خود را می دهد این قانون را می دانید: شما هرگز نمی توانید نه بگویید.

من آنقدر احساس خوشبختی می کنم که توانستم خانه شما را ببینم و با همسر ، بچه ها و سگتان ملاقات کنم. شما مخصوصاً از نشان دادن ایستگاه کاری جدید خود که با یک چراغ انگشتری ، یک میکروفون حرفه ای ، یک صندلی چرمی بزرگ و یک قطعه هنری کاملاً مناسب در پس زمینه آویزان کرده اید ، به من نشان دادید. این فقط همان چیزی بود که شما نیاز داشتید ، با توجه به اینکه خیلی مشغول کار بودید فوق بشری تعداد مشارکت های گفتاری مجازی ، وبینارها ، پادکست ها ، سخنرانی های اصلی و موارد دیگر ، همه در حالی که کسب و کار خود را اداره می کنید ، جامعه Python SEO را هدایت می کنید و همزمان پدر و همسری شگفت انگیز هستید.

من هنوز نمی فهمم که شما چگونه همه کارها را یک باره انجام دادید. (دوباره: فکر می کنم شما از یک سیاره دیگر بودید.)

و من عاشق روشی هستیم که ما همیشه درباره برنامه های دیوانه وار خود پیام کوتاه می نوشتیم و همیشه نمی فهمم که شخص مقابل چگونه این کار را انجام داده است. شما برای من گیف های Wonder Woman می فرستید و به من می گویید “La Mujer Maravilla!” و من پاسخ می دهم: “خوب ، هرمانو ، شرط می بندم که شما فقط راه خود را برای انجام هر کاری خودکار می کنید و به این ترتیب می توانید بسیاری از کارها را همزمان انجام دهید.”

هملت ، من هرگز فراموش نخواهم کرد که چه دوست دلباخته و حامی من بودی. شما هرگز حتی دو بار به این فکر نکرده اید که برای من ظاهر شوید.

من بزرگترین کنسرت دی جی زندگی خود را در نوامبر سال 2019 داشتم ، و شما تمام مسیر خود را از حومه نیوجرسی به اعماق گوشه تاریک و طرح دار صنعتی بوشویک ، بروکلین رساندید تا به دیدن من در بازی بروید. من وقتی حرف می زدی که می آیی باورت نمی کردم ، اما باور کردی.

شما در یک کلوپ شبانه بروکلین با ژاکت ژاکت کش باف پشمی و یقه دکمه دار خود ، در یک اتاق پر از هیپسترهای پوشیده از لباس چرمی مشکی و رقصیدن با موسیقی تکنو تاریک و منفجر کننده ، ظاهر شدید. لیزر وجود داشت ، مه وجود داشت ، زمین رقص چسبناک بود و عرق زیادی وجود داشت.

نگاه حیرت زده صورتت را به یاد می آورم. ما روی نیم طبقه مشرف به زمین رقص ایستادیم و شما مدام به من می گفتید که در زندگی خود چنین چیزی را ندیده اید. شما گفتید که احساس می کنید در Blade Runner هستید. هرگز فراموشش نخواهم کرد. دوستانم همه شما را دوست داشتند. تا به امروز ، نمی توانم به شما بگویم که برای من چه معنایی دارد که آمدید.

کلوپ شبانه لیلی هملتو این تنها بار نبود که به دیدن بازی من آمدی. من در یک نوار منهتن دی جی می کردم و از دیدن دوستم که هملت در آنجا ظاهر می شود ، دوباره ژاکت کش باف پشمی با یقه دکمه ، بسیار خوشحال می شود. من سعی می کنم برای دوستان شبانه نوازشونده خودم توضیح دهم که هملت چه کسی بود و چه افسانه ای در جامعه فن آوری پیشرفته ما بود. “شما نمی فهمید ، او مانند است پسر که چیزهایی را در دنیای SEO پایتون اجرا می کند. ” آنها نمی دانستند که من در مورد چه چیزی صحبت می کنم ، اما آنها همیشه او را بدون در نظر گرفتن دوست داشتند.

همه همیشه هملت را دوست داشتند.

شما در طول COVID حمایت از حرفه DJ من را متوقف نکردید. جواب منفی. شما با تک تک پخش های زنده دی جی من حتی اگر فقط برای ارسال عکس از چند نفر به طور همزمان در حال پخش است. بعضی اوقات ، وقتی اعداد کمتر از حد معمول بودند ، حتی در این مورد به من گله می زدید. اما وقتی تعداد بینندگان زیاد بود ، من می توانستم شور و هیجان ناخوشایند شما را احساس کنم که بسیاری از افراد به طور هم زمان با هم هماهنگ شدند. شما هرگز مجبور نبودید که هرکدام از آنها را برای من انجام دهید. اما شما همیشه این کار را می کردید.

حتی تا روزی که در ICU در رختخواب دراز کشیده بودید. شما هنوز هم نکته ای را برای هماهنگی و تماشای سخنرانی SEJ eSummit من بیان کرده اید و برای مجموعه DJ مجازی من گیر کرده اید. شما اصرار داشتید که همه این کارها را از روی تخت بیمارستان انجام دهید. من هرگز ، هرگز آن را فراموش نخواهم کرد.

من عاشق روشی بودم که شما چنین دوستی محکم بودید و به طور مداوم مراقبت می کردید حتی وقتی که من سختی سختی داشتم. وقتی وقت نداشتم برای صحبت کردن ، استرس می دیدم و حتی گاهی اوقات به شما هجوم می آوردم ، یا احساس سراسیمگی نسبت به همه مقالات “محکوم به نابودی” سال 2020 که خیلی دوست داشتید برایم بفرستید احساس سرسختی می کنم. من به شما می گویم ، “هرمانو ، لطفا بعد از ساعت 6 بعد از ظهر چیزی در مورد سیاست برای من نفرستید!” دستورالعمل هایی که بسیار مطیعانه از آنها پیروی می کردید.

اما شما هنوز هرگز چک کردن مرا متوقف نکردید. من در آن زمان حتی نمی فهمیدم که چقدر به دوستی مثل شما احتیاج دارم ، کسی که هرگز دوبار فکر نکرده است که به من زنگ بزند ، برای من پیام کوتاه بگذارد و من را فیس بوک کند فقط برای صحبت و اطمینان از خوب بودن من.

هملت ، ماه گذشته در ماه دسامبر ، فقط چند شب قبل از بیمار شدن ، ویژه ترین تبادل Facetime را داشتیم. هر دوی ما مثل چرند بود و با لباس خواب دراز کشیده بودیم ، اما در این تماس چیزهای زیادی را به اشتراک گذاشتیم. به یاد دارم که فکر کردم ، وای – دوستی ما آنقدر پیشرفت کرده است که حتی می توانیم از این طریق با یکدیگر صحبت کنیم.

شما در مورد سال 2021 بسیار هیجان زده بودید و از این که RankSense به خوبی کار می کرد بسیار افتخار کردید. شما از موفقیت کسب و کار خود در سال 2020 ، استخدام های جدیدی که انجام داده اید و همه چیزهای باورنکردنی برای شما و شرکت در سال 2021 بسیار هیجان زده شده اید.

یادم هست که در آن تماس خیلی چیزهای شخصی را به شما گفتم. یادم می آید که خیلی به شما گفتم ، به نوعی داشتم خودم را لگد می زدم ، فکر می کردم “احتمالاً نباید اینقدر با او تقسیم شوم” ، اما این کار را کردم چون اینقدر به شما اعتماد کردم. من از به اشتراک گذاشتن هر یک از آن با شما پشیمان نیستم. تمام کاری که شما انجام داده اید این بوده است که فقط آنجا باشید و فقط به عنوان یک دوست به آن گوش دهید.

هملت ، سال گذشته ، شما فقط با نوآوری های جدید پایتون و ویژگی های جدید RankSense از خود دور شدید. شما به طرز باورنکردنی از همه موارد هیجان زده شده بودید. شما به من می گفتی “مقاله بعدی را که برای SEJ می نویسم باور نمی کنید ، این ذهن مردم را به باد خواهد داد.” و بعد ، وقتی ذهن مردم را باد کرد ، باور نمی کردید که این اتفاق می افتد. شما می توانید از چند نفر آن را بخوانید یا اینکه جان مولر آن را به اشتراک گذاشته است ، عکسهایی از صفحه برای من ارسال کنید. من همیشه اینطور بودم ، “خوب د duhه! شما درخشان هستید. چه چیز دیگری شما انتظار دارید؟”

شما دائماً در مورد اینکه چقدر فوق العاده با استعداد و باهوش هستید بی اعتقاد بودید.

باورتان نمی شد چقدر خوش شانس بودید. شما یک خانواده زیبا ، همسری داشتید که دهه ها بسیار دوستش داشتید ، دو پسر شگفت انگیز (هنوز هم دوست دارم که از سفرهای دوچرخه سواری خود با آنها عکس برای من بفرستید) ، یک تجارت موفق و بسیار ستاره و احترام در جامعه ما. من مدام به شما یادآوری می کردم ، هملت ، شما همه این چیزها را دارید زیرا شما هستید به دست آورده آنها آنها با دلسوزی ، نبوغ خود و جاه طلبی ، خلاقیت و فداکاری بی وقفه آنها را به دست آوردید.

زنبق و هملتشما لیاقت هرچه دارید و موارد دیگر هستید.

هملت ، چیزهای بیشتری وجود دارد که می توانم بگویم ، و من نوشتن در مورد شما را متوقف نمی کنم. من از گفتن شما در مورد دنیا متوقف نخواهم شد من از وکالت برای ابزار شما ، RankSense دست بر نخواهم داشت.

من احساس خوشبختی می کنم که این دوستی را داشتیم و بسیار غمگین هستم که ناگزیر به پایان ناگهانی و غیر منتظره ای رسید.

و من می دانم که نه فقط من هزاران داستان مانند من وجود دارد.

شما سالها زندگی بسیاری از مردم را لمس کردید. این ضرر بسیار زیاد خواهد بود و حضور شما هرگز فراموش نخواهد شد.

Siempre te voy a querer، hermano. Que descanses en paz.

من به یاد هملت اقدام به جمع آوری کمک مالی کردم. لطفا برای کمک به خانواده اش کمک مالی کنید.

سئو PBN | خبر های جدید سئو و هک و سرور