داستان چگونگی آشنایی من با شاگرد منفورترین مرد دنیا نشان می دهد که چگونه می توان برای توسعه شخصی پول خرج کرد.
من به تازگی به یک شهر عجیب و غریب و جدید (برای من) رسیده بودم.
من کسی را آنجا نمی شناختم. من با درخواست برای پیوستن به گروه محلی فیس بوک وینگمن Real Social Dynamics شروع کردم.
او چند شاخص ارسال کرده بود که میدانست چه کار میکند، و این یک کاربرد بدیع از آن بود فریمیوم مدلی که من فکر کردم چرا نه؟ چه چیزی برای از دست دادن دارم؟
با او تماس گرفتم و پیشنهاد سخاوتمندانه ای برای خرید شام برای او دادم و سپس می توانستیم شب بیرون برویم و مربیگری رایگان را انجام دهیم.
اگر معلوم می شد مربی موثری است، ممکن است یکی از بسته های مربیگری او را بخرم. اگر او مکش می کرد، حداقل من شهر را کمی کاوش می کردم و …