در سال 2013 تصمیم گرفتم مجموعه ای مینیمالیستی از ابزارها را برای توسعه برنامه های کاربردی وب بسازم. شاید بهترین چیزی که از این فرآیند به دست آمد gotoB بود، یک فریمورک فرانت اند خالص در سمت کلاینت که در 2k خط کد نوشته شده بود.
من پس از مطالعه مقالات جالب نویسندگان فریمورک های بسیار موفق frontend، انگیزه نوشتن این مقاله را داشتم:
چیزی که من را در مورد این مقالات هیجان زده کرد این است که آنها در مورد تکامل صحبت می کنند ایده ها پشت آنچه می سازند؛ پیاده سازی فقط راهی برای واقعی ساختن آنهاست، و تنها ویژگی هایی که مورد بحث قرار می گیرد آنهایی هستند که آنقدر ضروری هستند که خود ایده ها را نشان دهند.
تا کنون، جالبترین جنبه آنچه که از gotoB بیرون آمد، ایدههایی است که در نتیجه رویارویی با چالشهای ساخت آن ایجاد شدهاند. این چیزی است که من می خواهم در اینجا پوشش دهم.
از آنجایی که من فریم ورک را از ابتدا ساختم، و سعی میکردم هم به مینیمالیسم و هم سازگاری درونی برسم، چهار مشکل را به روشی حل کردم که فکر میکنم با روشی که اکثر فریمورکها همان مشکلات را حل میکنند متفاوت است.
این چهار ایده همان چیزی است که اکنون می خواهم با شما در میان بگذارم. من این کار را انجام نمی دهم تا شما را متقاعد کنم که از ابزارهای من استفاده کنید (البته از این کار خوشتان می آید!)، بلکه به این امید که ممکن است به خود ایده ها علاقه مند باشید.