پیش فرض سوال تحقیق داده شده (RQ1) این است که مربیان فقط در صورت دسترسی (1) به اطلاعات به دست آمده از زبان آموزان ، قادر به استفاده از پتانسیل کامل سیستم های تدریس هوشمند هستند ، (2) قادر به درک و تفسیر این موضوع هستند اطلاعات ، (3) و می توانند این تفسیر را به اقدامات ارزشمند آموزشی و آموزشی تبدیل کنند. این با مدل فرآیند تحلیلی یادگیری هماهنگ است [31] (شکل 2 را ببینید) ، که در مورد یادگیرنده یا آموزش داشبورد و تألیف رابط کاربرد دارد.
از این رو ، با توجه به نتایج حاصل از بررسی ادبیات سیستماتیک مداوم ، ما یک متائیت تجدید نظر شده از سیستم های تدریس هوشمندانه که نقش مربیان را در بر می گیرد ، نتیجه گرفتیم (شکل 1 عناصر سیاه). این توجه به طراحی آموزش داشبورد را جلب می کند ، و این امکان را به شما می دهد تا با مدل های مختلف چنین سیستم هایی به تعامل و تعامل بپردازید (با شکل 1 مقایسه کنید). علاوه بر داشبوردهای استاتیک ، یک نهاد کاربردی برای پشتیبانی از فرایند بازتاب مربیان در مورد اثربخشی روشهای تدریس آنها مورد نیاز است. ما این مدل مربی موجود را می نامیم.
با خلاصه داده شده ، نمای کلی سیستماتیک فعلی مصور (شکل 1 عناصر خاکستری) و یک پیشنهاد پسوند تجسم شده (شکل 1 عناصر سیاه) ، ما می خواهیم به یک پیامدهای مهم برای …