پل های جریانی – نمونه ای از کافکا، RabbitMQ، MQTT و CoAP برای کسب اطلاعات بیشتر

1. مقدمه

امروزه می‌توانیم برای انتقال و جمع‌آوری داده‌های خود به سیستم‌های پخش مختلف تکیه کنیم. برخی از سیستم هایی که ما استفاده می کنیم، نیاز به دسترسی بسیار بالایی دارند. از سوی دیگر، برای سیستم‌های دیگر، در دسترس بودن بالا می‌تواند یک معامله بین داشتن یک سیستم قابل اعتماد باشد. گاهی کندتر شدن سیستم‌ها می‌تواند فضایی را برای افزایش قابلیت اطمینان داده‌های در حال انتقال ایجاد کند. چیزی که در این مورد جذاب است، این است که انتخاب ها کاملاً بی پایان هستند. برای استریم داده هایمان می توانیم از مکانیسم های فشار یا کشش برای مثال استفاده کنیم. بسیار مهم است که ما از تمایز بین آنها آگاه باشیم.

مکانیزم کشش مکانیزمی است که در آن فرآیند دائماً از طریق یک کانال یا بافر در حال چرخش است تا ببیند چه چیزی در آن وجود دارد. مکانیزم فشار داده ها را به مکانی می فرستد که فرآیندی در انتظار آن است. این دو مکانیسم متمایز دقیقاً تفاوت اصلی بین استفاده از Kafka و RabbitMQ هستند. کافکا ریشه در LinkedIn در سال 2010 دارد و RabbitMQ در 1 فوریه 2007 توسط شرکتی با نام مشابه توسعه داده شد: Rabbit Technologies Ltd. آنچه مهم است توجه داشته باشید این است که RabbitMQ AMQP (پروتکل صف پیام های پیشرفته) را پیاده سازی می کند. RabbitMQ همچنین به عنوان یک کارگزار AMQP شناخته می شود.

بعدها، کافکا تصمیم گرفت اتوبوس‌های استریم را توسعه دهد. این دو پروتکل تمرکز اصلی این …

Source link