اگر نخوانده اید واقعیت عشایر دیجیتال: تعقیب ارتفاعات، یافتن چه چیزی؟ (قسمت اول)، به چالش هایی می پردازد که من به عنوان یک عشایر دیجیتال با آن مواجه بودم – فقدان ثبات، نبود اجتماع، و استرس و خستگی مداوم. یک نکته کلیدی پیشنهاد من این است که “بی خانمان های دیجیتال” ممکن است اصطلاح مناسب تری برای عشایر دیجیتال باشد. من با مقایسه عشایر امروزی با شخصیت های تاریخی مانند گوشه نشینان کوهستان و سرگردان رهبانی، که زندگی های تنهایی و اتکا به خود را نیز داشتند، پایان می دهم.
بخوانید
موضوع مشترکی که عشایر دیجیتال، راهبان مسیحی و راهبان بودایی را به هم پیوند می دهد این است که همه آنها شهر خود را به دنبال روشنگری و رشد بیشتر ترک می کنند.
برای شخصی مانند والدین من، تماشای دخترشان که دائماً چالشها را دنبال میکند میتواند نگرانکننده باشد. با این حال، سفر به عنوان یک عشایر دیجیتال برای آن بسیار معنادار بوده است خودشناسی و رشد شخصی. قبل از شروع این سفر، من با آن مبارزه کردم اضطراب ریشه در خودآگاهی من از آن دسته دخترهایی بودم که پاپ کورن را دوست داشتم، اما وقتی تنها در تئاتر بودم، از آن صرف نظر میکردم، نگران این بودم که اگر غریبهها به تنهایی مرا در صف ببینند، چه فکری میکنند. من حتی صبر می کردم تا سالن تئاتر خالی شود تا با خجالت یک …