در ابتدا قرار بود این یک تخریب تاولآمیز OpenAI باشد.
من یک درخواست ساده ChatGPT را پرت کردم:به عنوان یک روزنامه نگار فناوری عمل کنید و اخبار داغ هفته گذشته در زمینه بازاریابی و فناوری را به من بزنید” چیزی که آن را به عقب برگرداند بود یک دروغ 250 میلیون دلاری (با همان اطمینان نابجا ارائه می شود که کسی متقاعد شده است که انحصار آزمایشی برای نبوغ مالی است): پستچی – بله، ابزار API – در حال خروج است یک چهارم میلیارد دلار در بازاریابی محتوا. این همان بودجه ای است که شما برای شکار لاشخورهای جهانی برای شهر گمشده آتلانتیس رزرو می کنید. یا فصل آخر بازی تاج و تخت.
نشانه خشم. این همان هوش مصنوعی است که ما در اتاقهای هیئتمدیره و بیمارستانهای شرکتها و تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری و مراقبت از بیمار استفاده میکنیم. ممکن است Enterprise GPT بهترین لباس خود را بپوشد – پنجرههای زمینه طولانیتر، امنیت ضد گلوله، همه زنگها و سوتهای شرکتی برای متزلزل کردن بخشهای فناوری اطلاعات – اما در زیر آن، همچنان همان چت ربات شل و ول است که به همان اندازه اصرار دارد که وینستون چرچیل مهتابی شود. یک دی جی
ما روی یخ نازک راه نمیرویم، ما در حال اسکیتهای هشت نفره هستیم که دینامیت به چکمههایمان بسته شده است.
اما همانطور که شروع کردم به پریدن در این رشته پوچ، من به یک چیز شوم برخورد کردم. فکری به قدری تاریک که باعث می شود بازخوانی های توهم آمیز ChatGPT از…