نظریه “کار خوب” | HackerNoon

کیفیت کار یک عامل کلیدی در حجم بیرونی و درونی درک شده از زمان کاهش یافته در هر اثر است. ما انتظار داریم که برای کیفیت بالای هر کاری*، لزوماً مستلزم صرف زمان قابل توجهی از تمرین، فکر، مهارت، ایده‌پردازی، بازتعریف، سفارش مجدد، اصلاح، دفع و توجه است.

حقیقتاً، ما نمی‌توانیم ساده‌لوح باشیم که خلاف آن را در بیشتر موارد باور کنیم، حتی زمانی که احتمال انحراف وجود دارد – احتمالاً دانشمند.

انجام کار بزرگ عمدتاً در دو تعریف زمان می برد.

  1. زمان یادگیری انجام کار بزرگ است
  2. زمان انجام کار بزرگ است

بحث من پیرامون شیوه‌های تخصیص مصنوعی و آگاهانه زمان (به تمام روش‌های مهم) به منظور کار خوب است. اما مانند بسیاری از چیزها، ما با محدودیت هایی روبرو هستیم. چگونگی حذف این محدودیت ها تا حد زیادی سوال بزرگی است درست پس از اینکه فرد اذعان کرد که کار خوب با گذشت زمان انجام می شود. چگونه فرد می تواند وقت بگذارد؟

برای ذهن خلاق، قرار گرفتن در موقعیت هایی که در آن چندین پروژه (مناسب و حرفه ای) را به طور همزمان انجام می دهید، آسان است. حتی با تعاریف روشن از این که چه چیزهایی در این میان اولویت دارند، و کدام یک اولویت ندارند، هنوز معتقدیم که این شکاف از علایق و پروژه ها قابل مدیریت است.

این می تواند درست باشد، اما اینطور نیست…

Source link