نحوه هدر دادن منابع تحقیقاتی در محاسبات کوانتومی

تصور کنید که با درگیر کردن مغز انسان با یک کامپیوتر کوانتومی سعی در درک آگاهی دارید. بیهودگی این فقط علم بی پایه نیست، بلکه چیزی است که آن را رد نمی کند.

چرا آگاهی یک فرآیند کوانتومی در مغز است؟ چه کاندیدهای احتمالی دیگری برای تجربیات آگاهانه در مغز وجود دارد که این گزینه کوانتومی به طور قطعی آنها را رد کرده است؟ و با پیشرفت در علوم اعصاب سلولی و مولکولی، چرا هیچ مشاهدات کوانتومی واضح یا داروهای میکروتوبولی وجود ندارد؟

گفته می شود که میکروتوبول ها در بیهوشی نقش دارند، اما به غیر از میکروتوبول ها چه تاثیر دیگری در طول بیهوشی دارد؟ چرا میکروتوبول ها به جز بیهوشی در عملکردهای کلی دخالت ندارند؟

چندین دارو وجود دارد که مکانیسم آنها برای حفظ انتقال دهنده های عصبی در شکاف سیناپسی شناخته شده است. چندین اختلال روانی وجود دارد که به دلیل فراوانی یا کمبود برخی از انتقال دهنده های عصبی مشخص است.

انتقال دهنده های عصبی [dominating chemical signals] همیشه در هر عملکرد توضیح داده شده مغز نقش دارند، و سیگنال های الکتریکی نیز همینطور [or ions]. اگر بتوان سیگنال های شیمیایی را با تأثیر بر تجربه آگاهانه القا یا مهار کرد، درهم تنیدگی یا برهم نهی کوانتومی چگونه به سیگنال های شیمیایی مرتبط است؟ اگر سیگنال های الکتریکی در حمل و نقل هستند، چگونه …

Source link