در حال رشد ، من خوش شانس بودم که یک الگوی نقش درست در خانه داشته باشم – برادر بزرگتر من. گرچه 10 سال ارشد من ، من همیشه به او نزدیک می شدم و به او نگاه می کردم. او مهندس نرم افزار بود و فقط در 12 سالگی ، من مطمئن بودم که هر کاری که او انجام می داد ، می خواستم هم انجام دهم. البته ، در آن زمان ، من هیچ ایده واقعی نداشتم که در واقع یک مهندس نرم افزار چیست. من فقط کسی را دیدم که تحسین می کنم که در ساخت چیزی ، حل مسئله و لذت بردن از روند کار داشته باشم و فکر کردم: من می خواهم بخشی از آن جهان باشم.
سالها بعد – پس از اتمام دانشگاه ، انجام پروژه های جانبی و نشان دادن گرافیک رایانه ای به مهندسان مشتاق – که من کاملاً فهمیدم که این حرفه چیست. اما بذر زود کاشته شد زیرا من در معرض نمونه واقعی زندگی در ساقه قرار داشتم. این قرار گرفتن در معرض همه تفاوت ها را ایجاد کرد.
اکنون که شغل خود را تأسیس کردم ، می خواهم به زنان دیگر الهام بگیرم تا به این حرفه هیجان انگیز بپیوندند. اما چند مورد وجود دارد که برای ایجاد سطح زمین بازی باید اتفاق بیفتد.
قدرت مدلهای نقش در ساقه
یکی از بزرگترین موانع دختران جوان که مشاغل STEM را دنبال می کنند لزوماً عدم علاقه نیست – این عدم دید است. بسیاری افرادی را نمی بینند که به عنوان مهندسین نرم افزار ، شیمیدان یا توسعه دهندگان کار می کنند ، بنابراین آنها را در نظر نمی گیرند …