چالش شماره یک یک مدیر محصول، اولویت بندی است. شما هر روز انتخاب می کنید. چند بار شنیده اید که PM ها در مورد تصمیم گیری در مورد نقشه راه می گویند “داده محور”؟ گفتن این رویکرد داده محور آسان تر از انجام آن است. بیشتر از حد معمول، مشکل کمبود ایده های عالی نیست.
اولویت بندی همه چیز در مورد چگونگی انتخاب “چه” برای ساخت “چه زمانی” و “چرا” است.
آیا نباید به سادگی بررسی بازخورد مشتریان، انتخاب خلاقانهترین و «به ظاهر جالب» ایدهها و شروع اجرا باشد؟ چه چیزی این روند را تا این حد دشوار می کند؟
چرا اولویت بندی سخت است؟
هر محصول دارای یک حلقه بازخورد است که برخی بالغ تر از دیگران است. مشتریان شما “لیست آرزو” از ویژگی های خود را به شما ارائه می دهند، تیم فروش شما مجموعه ای از الزامات دارد، آنها آرزو می کردند که محصول برآورده شود تا فروش بهتری داشته باشد، شما تیم مهندسی لیستی از وظایفی که برای ایجاد محصول انعطاف پذیرتر است و طراحان شما این ایده های عالی را برای UX/UI بهتر و بصری تر دارند.
این شاخههای حلقه بازخورد و فرصتهای رقابتی در حال ظهور هستند که تصمیمگیری در مورد ساخت بعدی را بسیار دشوار میکنند. ای کاش می توانستید هر چیزی و همه چیز را از لیست بالا بسازید، با این حال، ظرفیت از نظر منابع (افراد، …