همه ما فکر می کنیم در پرسیدن سؤال مهارت داریم.
در واقعیت ، بیشتر ما از آن وحشتناک هستیم.
نه به این دلیل که ما فاقد کنجکاوی یا شعور هستیم ، بلکه به این دلیل است که به ما آموزش داده ایم تا روی پاسخ ها تمرکز کنیم. مدرسه به دانش آموزانی که حقایق را به خاطر می آورند ، پاداش می دهد ، نه کسانی که فرضیات را به چالش می کشند. کار باعث می شود افرادی که راه حل های شناخته شده را اجرا می کنند ، نه کسانی که امکانات ناشناخته را کشف می کنند.
با این حال ، به هر کسی که در هر زمینه ای به نتایج خارق العاده ای رسیده است ، نگاه کنید. تفاوت بین خوب و عالی در پاسخ های بیشتر نیست – این در پرسیدن سؤالات بهتر است.
وقتی الون مسک سؤال کرد که چرا موشک ها اینقدر هزینه دارند ، او با مطالعه مهندسی هوافضا شروع نکرد. وی با تجزیه هزینه های مواد اولیه موشک شروع کرد و پرسید که چرا هر مؤلفه اینقدر گران است. این سؤال اساسی باعث شد تا SpaceX در صنعت فضایی متحول شود.
همین الگوی در همه جا نشان می دهد. جف بزوس پرسید که چرا مردم نمی توانند کتابی را که می خواستند فوراً بخرند. استیو جابز پرسید که چرا رایانه ها نمی توانند زیبا و شهودی باشند. آنها با راه حل ها شروع نکردند. آنها با سؤالاتی شروع شدند که فرضیات اساسی را به چالش کشید.
اما این چیزی است که هیچ کس در مورد سوالات به شما نمی گوید.
آنها فقط ابزاری برای یادگیری نیستند بلکه ابزارهای تحول هستند.
سوال درست می تواند فوراً دیدگاه شما را تغییر دهد. می تواند یک …