بازاریابی تعطیلات، همانطور که موعظه می شود، یک اشتباه است. یک کلاهبرداری تشریفاتی که توسط پلتفرمهای تبلیغاتی، آژانسها و بازاریابهایی که از ناامیدی شما سود میبرند به استارتآپها فروخته میشود. آیا واقعاً فکر میکنید که میتوانید از آمازون، کوکاکولا یا نایک مانور غلبه کنید؟ مگر اینکه مخفیانه در گاراژ خود پول چاپ کنید، خیر.
کریسمس برای بازی بابانوئل با جینگ و کدهای تخفیف 20 درصدی نیست، بلکه برای شکار نهنگ است. در سال آینده، کل استراتژی بازاریابی خود را به یک وسواس عمومی با یک نفر تبدیل کنید. یک “بازار جمعیتی” نیست. شخصیت هدف نیست. یک انسان مجرد، نفسکش، و از گوشت و خون که «بله»ش میتواند به شما امکان دسترسی دائمی به کلوپ کوکتل کابو کوبا را بدهد.
همه چیز را روی یک کمپین شرط بندی کنید آنقدر دقیق که روان پریشی مرزی است. خطرناکه؟ احمق؟ بدیهی است و احتمالاً. اما خسته کننده؟ هرگز.
اگر خراب شود، مردم صحبت خواهند کرد. اگر پرواز کرد، صاحب سال خواهی شد.
هر کدام بهتر از التماس کردن به اینترنت برای کلیک کردن است، به علاوه داستانی عالی (یا بهانه ای عالی برای نوشیدن) به شما می دهد.
بازاریابی تعطیلات بد است.
این یک سناریوی کلاسیک دیوید در برابر جالوت است—جز جالوت مسلسل دارد و داوود تیرکمان خود را فراموش کرده است. در اینجا دلیل این است که این یک نبرد بازنده است:
شما تفنگ دار و پیشی گرفته اید
هر برند بزرگی که جیب های عمیقی دارد CPM ها را افزایش می دهد. هزینه تبلیغات بیش از دو برابر، افزایش رقابت، …