شادی برای جهان یا اینکه چرا مهربان بودن در تعطیلات مهم است

24 دسامبر است.

شب کریسمس است. در خانه ای با وینیل، بچه های کوچکی هستند. تزئینات نیمه کاره وجود دارد، اما فردا هیچ اسباب بازی وجود ندارد. امسال هیچ هدیه ای وجود ندارد هیچ هدیه ای در سال گذشته و سال قبل از آن وجود نداشت. این یک راز است و قرار نیست کسی آن را بداند.

در مدرسه، آب نبات و موسیقی کریسمس وجود دارد. پسر کوچک درامر ریتمی دیوانه وار به صدا در می آورد تا به تعطیلات شادی برای برخی از مردم ختم شود. در این خانه با وینیل، فقط یک ناامیدی وجود دارد که شبیه بلغور جو دوسر سرد است.

وقتی همه دانش‌آموزان از تعطیلات کریسمس به مدرسه باز می‌گردند، همه لباس‌های جدیدی را که برای کریسمس گرفته‌اند، می‌پوشند. بچه‌های این خانه با وینیل به مدرسه برمی‌گردند، اما امیدوارند کسی متوجه جدید نبودن لباس‌هایشان نشود.

آنها هیچ چیز ملموسی برای تعطیلات دریافت نکردند، اما بار عاطفی به دست آوردند.

بچه های خانه وینیل در نهایت بزرگ شدند و از خانه وینیل بیرون رفتند. هر جا می روند، بار عاطفی خود را حمل می کنند.

آنها نمی توانند آن را زمین بگذارند.

مسافرخانه‌ای وجود ندارد که در آن توشه‌های عاطفی مورد استقبال قرار گیرند تا بچه‌ها مجبور شوند آن را پنهان کنند. آنها وانمود می کنند که آن را ندارند.

اما مطمئنا حمل آن سخت است.

بچه های بزرگ زیر فشار …

Source link