موفقیت پروژه مستلزم تلاش مداوم است. این نیاز به درست کردن یک سری چیزها دارد. این آسان نیست؛ از این رو، ادبیات گسترده و روشهای تثبیت شده مانند PMBOK و PRINCE2 در مورد این موضوع وجود دارد.
از سوی دیگر، می توان با تمرکز بر چند عامل حیاتی، کم و بیش از شکست پروژه جلوگیری کرد. وقتی به خوبی آماده شده ایم تا از شکست جلوگیری کنیم، به طور خودکار به خوبی آماده شده ایم تا به موفقیت برسیم. درک علل شکست، به نوعی، میانبری برای افزایش شانس موفقیت پروژه است. در این پست، به پروژههایی که در آنها نقش داشتهام نگاهی میاندازم و پنج عامل را ارائه میکنم که شکست پروژه را تضمین میکنند.
بدون حمایت اجرایی قوی، یک پروژه شانسی برای بقا ندارد. در PRINCE2، یک فرآیند کامل، IP (شروع یک پروژه)، به چنین موضوعات اساسی اساسی اختصاص داده شده است. بدون حمایت قوی، متعهد و قابل مشاهده، یک پروژه شکست خواهد خورد. بدون استثنا. این ممکن است بدیهی به نظر برسد، اما تعجب آور است که چگونه بسیاری از پروژه ها با حامیان مالی ضعیف، دوسوگرا یا غیرمتعهد شروع می شوند، و ادامه می یابند.
2. بدون برنامه
مدیریت پروژه بر برنامه ریزی و پیگیری برنامه ها متکی است.
علیرغم آنچه که طرفداران «چابک» یا کسانی که «کمالگرایی» را نکوهش میکنند، ممکن است بگویند، این نقل قول توسط دوایت آیزنهاور در آزمون زمان مقاومت میکند:
در آماده شدن برای نبرد همیشه متوجه شده ام…