در اینجا نحوه فرار از خط مونتاژ پر هیاهو آمده است

ذهنیت رشد در حرفه مهندسی – به صورت واکنشی یا پیشگیرانه کار کنید

رنج بردن از واکنش پذیر بودن

برای مدت طولانی، خودم را درگیر کارهای روزانه بی پایان، مانند رفع اشکالات، تکمیل بلیط های سرعت، و انجام هر کاری که مدیرانم از من می خواستند، دفن می کردم. من از بلیط های JIRA خود اطاعت می کردم، گویی که در خط مونتاژ خودروها کار می کردم بدون اینکه چیز زیادی در مورد وسایل نقلیه بفهمم.

دو کلمه کار من را در این دوره تعریف کرد: تکراری و مشغول. سخت کار کردم، اما به سختی فهمیدم به کجا می‌روم.

به عنوان مثال، مجبور بودم تا ساعت 7 بعد از ظهر بمانم تا مشکلات محصول را برطرف کنم، که اغلب سه بار در هفته اتفاق می افتاد. مدیرم از من می‌خواهد تا پایان روز گزارشی از پیشرفت پروژه تهیه کنم، اما یک مشکل «فوری» محصول برای رفع آن در دستانم بود. امیدوارم بتوانم تا ساعت 8 شب گزارش را تهیه کنم.

من بارها از حجم کاری سنگین، مشکلات تولید مداوم و کمبود کارکنان در تیم شکایت داشتم. حتی پس از تبدیل شدن به یک مدیر مهندسی، وضعیت به همین منوال باقی ماند.

یک بار به مربی ام گفتم که در صد کار دفن شده ام. من کارهای زیادی دارم که باید انجام دهم، اما برای کارهایی که می خواهم انجام دهم، وقت ندارم.

برای رسیدگی به مشکل تعادل بین کار و زندگی، چندین گزینه وجود دارد که می توانیم بررسی کنیم، مانند واگذاری وظایف در تیم یا بهبود زمان…

Source link