وقتی تیمشان به تعهدات خود عمل نمی کند یا نمی تواند به زمان بندی های تحویل وعده داده شده عمل کند، اکثر مدیران چه می کنند؟
آنها به دنبال دلایل یا دلایل بیرونی برای سرزنش می گردند و توجیه می کنند که چرا کارها آنطور که انتظار داشتند به پایان نرسیدند.
ما افراد کافی نداریم
جدول زمانی بسیار تهاجمی بود.
تیم xyz کار خود را به موقع تمام نکرد.
نسبت دادن شکست یک تیم به چیزهای خارج از کنترل و امتناع از قبول مسئولیت، این مدیران را از درک موانع واقعی که بر سر راه اجرا و عملکرد تیمشان قرار می دهد، باز می دارد.
ذهنیتهای قدیمی، شیوههای قدیمی و روشهای قدیمی انجام کارها همچنان ذینفعان و دیگرانی را که روی نتایج سرمایهگذاری کردهاند ناامید میکنند.
یک استراتژی خوب به یک تیم عالی برای اجرا نیاز دارد و مدیرانی که به سرعت اجرای تیم خود توجه نمی کنند در نهایت با عملکرد متوسط و پتانسیل هدر رفته مواجه می شوند. اگر یک تیم ندانند چگونه از آنها استفاده کنند، طرح های دقیق فایده ای ندارند.
اجرا باید بخشی از استراتژی یک شرکت و اهداف آن باشد. این حلقه گمشده بین آرزوها و نتایج است. به این ترتیب، این یک شغل اصلی – در واقع، اصلی – یک رهبر تجاری است. اگر ندانید چگونه اجرا کنید، کل تلاش شما به عنوان یک رهبر همیشه کمتر از مجموع اجزای آن خواهد بود.
– لری بوسیدی
پرداخت …