طیف وسیعی از گزینههای زیرساختی در بازار وجود دارد، از تنظیمات داخلی و محل سکونت خدمات میزبانی فلزی برهنه و راه حل های ابری. هرکدام دارای مزایا و معایبی هستند که باید درمقایسه با نیازهای کسب و کار بررسی شوند.
به عنوان مثال، پلتفرم های ابر مقیاس بزرگ بسیار مقیاس پذیر هستند اما اغلب با برچسب قیمت بالایی همراه هستند. کولوکیشن، اگرچه مقرون به صرفه تر است، به یک تیم متخصص داخلی برای مدیریت زیرساخت های فیزیکی نیاز دارد. سپس فلز لخت وجود دارد که معمولاً بین انعطاف پذیری و کنترل تعادل برقرار می کند.
با این حال، این بدان معنا نیست که کسب و کارها فقط باید یکی را انتخاب کنند. در عوض، بسیاری در حال حاضر یک رویکرد زیرساخت ترکیبی را انتخاب میکنند و بهترین راهحلها را برای ایجاد راهحلهای زیرساختی سفارشی و بسیار چابک که مقرونبهصرفه و متناسب با نیازهای خاص آنها هستند، ترکیب میکنند. اما درس های کلیدی که باید در هنگام هیبریدی به خاطر بسپارید چیست؟
متعادل کردن هزینه و مقیاس پذیری
با ایجاد مجموعهای ترکیبی از میزبان فلزی لخت برای حجمهای کاری قابل پیشبینی و قابلیتهای ابر مقیاس برای انفجار ظرفیت در دورههای افزایش تقاضا، کسبوکارها میتوانند بدون به خطر انداختن مقیاسپذیری زیرساختهای خود، از کارایی هزینه بیشتری بهره ببرند.
به عنوان مثال راه اندازی یک بازی ویدیویی جدید را در نظر بگیرید. با تعداد بازیکنان ناشناخته، منطقی است که بازی را در ترکیبی از مقیاس های بزرگ راه اندازی کنیم ابر و فلز لخت
با تثبیت تعداد بازیکنان، استودیو بازی میتواند اکثر زیرساختهای خود را روی فلز خالی منتقل کند – با ابر مقیاس بزرگ در آنجا برای ایجاد ظرفیت انفجاری در دورههای شلوغ، مانند آخر هفتهها و برای DLCها.
این توانایی برای تنظیم دقیق نحوه استفاده از زیرساخت تضمین می کند که یک کسب و کار فقط برای منابع مورد نیاز خود پرداخت می کند و از هزینه های بالای مرتبط با اتکای ابر مقیاس تمام وقت به ابر جلوگیری می کند.
بهینه سازی عملکرد
زیرساخت های ترکیبی همچنین با اجازه دادن به مشاغل مختلف برای تخصیص وظایف مختلف به مناسب ترین نوع زیرساخت، مزایای عملکردی را ارائه می دهد.
در حالی که ارائه های ابر مقیاس اغلب به عنوان یک راه حل همه کاره که قادر به بارهای کاری بزرگ است ستایش می شود، محیط های ابر مقیاس ممکن است از افت عملکرد در نتیجه اشتراک منابع رنج ببرند.
اگر سایر کاربران در همان سرور در حال تکمیل وظایف منابع فشرده باشند، عملکرد می تواند به طور کامل کند شود.
با گنجاندن میزبانی سرور اختصاصی – اعم از موقعیت مکانی، داخلی یا میزبانی شده توسط یک زیرساخت به عنوان ارائهدهنده خدمات – کسبوکارها میتوانند اطمینان حاصل کنند که برنامههای کاربردی حیاتی بر روی سختافزار اختصاصی اجرا میشوند و از خطر عملکرد ضعیف که ممکن است به دلیل اشتراکگذاری منابع ابری رخ دهد، اجتناب کنند.
و با داشتن انعطافپذیری خدمات ابر مقیاس بزرگ، کسبوکارها میتوانند برای کارهایی که به آن نیاز دارند وارد فضای ابری شوند.
ملاحظات جغرافیایی
اتخاذ زیرساخت های ترکیبی تنها راه حلی برای بهینه سازی بهتر حجم کاری نیست، بلکه می تواند به کسب و کار کمک کند تا با رشد جغرافیایی جدید سازگار شود.
یک شرکت با یک دفتر مرکزی و تمام عملیات آن در یک مکان فیزیکی ممکن است در ابتدا محل سکونت را انتخاب کند، که زیرساخت های کارایی بالا را با نرخ معقول به آنها ارائه می دهد.
با این حال، همانطور که شرکت شروع به ارائه خدمات به مشتریان بینالمللی میکند، زیرساختها را در مناطق جدید گسترش میدهد، استفاده از colocation به تنهایی پیچیدهتر و کارآمدتر میشود.
راهاندازی زیرساختهای فیزیکی در مکانهای مختلف میتواند پرهزینه و منابع فشرده باشد. یک راه حل موثرتر استفاده از زیرساخت به عنوان یک سرویس (IaaS) از یک ارائه دهنده ابر یا فلز خالی است که امکان استقرار سریع سرور در مناطق جدید را بدون نیاز به یک تیم محلی اختصاصی برای مدیریت سخت افزار مرتبط فراهم می کند.
یک کسب و کار با ایجاد تعادل در محل سکونت در پایگاه اصلی خود و استفاده از خدمات IaaS برای عملیات بینالمللی، میتواند آسانتر مقیاس شود و بدون هزینههای اضافی به بازارهای جدید پاسخ دهد.
الزامات کاربردی برای زیرساخت های ترکیبی
با بسیاری از انواع زیرساخت های مختلف ارائه شده، با گذشت زمان مشخص شده است که برنامه های کاربردی خاص به سادگی بر روی انواع زیرساخت های خاص بهتر عمل می کنند.
به عنوان مثال، برنامههای کاربردی با پایگاه دادههای سنگین در مقایسه با محیطهای مجازیسازیشده مانند ابر مقیاس ابر که میتواند پردازش را کندتر کند، روی سرورهای فلزی لخت کارآمدتر عمل میکنند.
با این حال، محیطهای ابر مقیاس، انعطافپذیری و مقیاسپذیری خوبی برای فعالیتهای آزمایشی ارائه میدهند، زیرا منابع را میتوان در صورت نیاز و در صورت نیاز تخصیص داد.
زیرساخت ترکیبی به یک کسبوکار امکان میدهد تا بخشهای خاصی از پشته برنامههای خود را روی زیرساختی که به بهترین وجه مناسب است قرار دهد.
بنابراین، محیطهای تولید ممکن است از پایداری و عملکرد میزبانی فلزی لخت بهره ببرند، در حالی که وظایف توسعه میتوانند از مدل پرداخت بهموقع استفاده کنند که معمولاً توسط ارائهدهندگان ابر مقیاس بزرگ ارائه میشود.
آیا زیرساخت هیبریدی انتخاب درستی است؟
با وجود نکات مثبت، زیرساخت های هیبریدی همیشه انتخاب درستی نیست. سازمانهایی که در مراحل اولیه توسعه خود هستند ممکن است هنوز نیازهای زیرساختی خود را ندانند، و یک نوع زیرساخت واحد، مانند میزبانی ابری ابر مقیاس، گزینهای کاربردیتر – البته موقتی – میسازند.
گفته میشود، شرکتهایی با حجم کاری بسیار قابل پیشبینی ممکن است به انعطافپذیری که راهحل زیرساخت ابری ترکیبی یا ابرمقیاس فراهم میکند، نیاز نداشته باشند. اگر تقاضاهای زیرساخت ثابت و قابل مدیریت باقی بماند، سرمایه گذاری در یک نوع زیرساخت مناسب، مانند فلز لخت، ممکن است راه حل ساده تر و مقرون به صرفه تری ارائه دهد.
در حالی که راه اندازی یک زیرساخت هیبریدی می تواند نسبتاً ساده باشد، کسب و کارها باید از چالش های بالقوه آگاه باشند.
بسیاری از شرکتها بدون درک کامل نحوه عملکرد برنامههایشان در محیطهای مختلف، مقیاسپذیری را بهینه میکنند، که به نوبه خود میتواند منجر به ناکارآمدی شود و برخی از برنامهها به آسانی مقیاسپذیری خود را کاهش ندهند.
به همین ترتیب، کسبوکارها نیز میتوانند در انتخاب ارائهدهندگان زیرساخت بدون ارزیابی کامل قابلیتهای آنها اشتباه کنند، تا بعداً متوجه شوند که خدمات آنها نامناسب است یا اجازه رشد آینده را نمیدهد.
برای اطمینان از موفقیت، زیرساختهای ترکیبی باید به طور مؤثر نظارت شوند، اما با رویکرد صحیح، میتواند آزادی سفارشیسازی زیرساختهای خود را در پرتو نیازهای متعدد، از جمله برنامههای رشد و الزامات هزینه و عملکرد، به کسبوکار ارائه دهد.
با در نظر گرفتن استراتژی صحیح، می تواند یک راه حل زیرساختی منعطف و مطمئن برای بهینه سازی عملیات ارائه دهد.