اخیراً، تیمی که من میشناسم، کد جدید خود را با استفاده از تمام ابزارهای مناسب برای تولید پیادهسازی کردند. این پروژه که در معماری میکرو سرویس ساخته شده بود، دارای 4 سرویس مختلف بود که بر روی AWS Lambda مستقر شده بودند، با پایگاه داده های خاص خود، سیاست های IAM مناسب و همه چیز خودکار با استفاده از خطوط لوله CFT و CI/CD، و یک تیم پلت فرم اختصاصی برای پشتیبانی از آنها. با این حال، در کمتر از 3 ماه، آنها با یک سری مشکلات دست و پنجه نرم می کردند، شروع سرد لامبدا، محدودیت های همزمان در حساب، تاخیر به دلیل تماس های شبکه و غیره. وقتی شروع کردم به فکر کردن به اینکه چرا این اتفاق افتاده است، واضح است، داستانی در مورد ابزار بهتر، آخرین فناوری یا حتی تخصص تیم ابری – این در مورد نیاز به فکر کردن به زیرساخت در طول طراحی برنامه اولیه است، نه بعد از آن.
در طول دهه گذشته، رایانش ابری و پذیرش زیرساخت ابری، در شرکتهای با اندازههای مختلف به شدت افزایش یافته است. دلیلش این است که وعده قانع کننده است. ارائهدهندگان ابری «پرداخت به ازای استفاده» را به بازار عرضه میکنند و بر سهولت استفاده تأکید میکنند. AWS «استفاده آسان» را به عنوان اولین مزیت استفاده از AWS فهرست میکند و Google Cloud میگوید که «به توسعهدهندگان کمک میکند تا سریع بسازند…». در حالی که این ادعاها نسبتاً درست هستند، در مقایسه با میزبانی داخلی، پیچیدگی از بین نرفته است، فقط شکل خود را تغییر داده است.