چرا ترس شما از تعیین محدودیت نشانه شروع شماست؟
هفته گذشته، من تماشا کردم که سارا در وسط جلسه مغز متفکرمان شکست خورد.
او یک آژانس طراحی پر رونق را اداره می کند، نوعی که شرکت های بزرگ فناوری برای همکاری با آن مبارزه می کنند. درآمد امسال 200 درصد افزایش یافته است. تیم او از فقط او به پانزده طراح با استعداد رسیده است. او به تازگی یک قرارداد رویایی با یک شرکت Fortune 500 بسته است.
و با این حال، همانجا نشسته بود و در حالی که در میان دهها پیام اسلک از مشتریای که در طول شب به او پیام میفرستاده بود، به سختی جلوی اشکهایش را گرفت.
“می دانم که باید مرزهای بهتری تعیین کنم” زمزمه کرد، صدایش می لرزید. اما اگر عصبانی شوند چه؟
آن موقع بود که به من برخورد کرد. ترس سارا از تعیین حد و مرزها فقط یک مبارزه شخصی نبود، بلکه این بود شواهد دقیق او بیش از همه به آنها نیاز داشت.
یک لحظه در مورد آن فکر کنید.
همان انگیزه ای که کارآفرینان را موفق می کند – تمایل ما به کمک، ارائه ارزش، فراتر از انتظارات – می تواند به همان چیزی تبدیل شود که ما را تهدید می کند. این چیزی است که من به آن می گویم تله موفقیت: هر چه در خدمت به دیگران بهتر عمل کنید، در محافظت از خود بدتر می شوید.
سه سال پیش، سارا جشن گرفت که مشتریان مستقیماً به او پیامک میدادند. یعنی به او اعتماد کردند.
دو سال…