در ابتدا، همیشه یک بنیانگذار استارت آپ وجود داشته و خواهد داشت – خالق دنیای کسب و کار جدید.
علاوه بر سخت بودن، شروع کارآفرینی می تواند تلاش های بسیار تنهایی باشد. برای بقا و پیشرفت به یک تیم برای استارت آپ جدید خود نیاز دارید. این افرادی که به موسس ملحق می شوند، معمولا Cs (CTO، CFO، COO، و غیره)، “هسته” استارت آپ هستند. آنها باید بیش از یک کلاه بر سر بگذارند و تمام گرما را تا رسیدن به ضربان راه اندازی مناسب تحمل کنند.
یک استارتاپ را درختی در نظر بگیرید که در حال رشد و شاخه شدن است. شاخه های جدید به معنای افراد جدید در کشتی است.
کتاب پیدایش استارتاپ
بیایید به سرعت به “هسته” برگردیم. در همان ابتدا خالق (بنیانگذار) استارتاپ نیز انتخاب کننده است. آنها انتخاب می کنند که چه کسی را استخدام کنند. در یک نقطه، شخص دیگری قرار است این کار را برای آنها انجام دهد. زمانی که یک استارتاپ در حال انتقال به یک شرکت است، این مسئله چندان مهم نیست. با این حال، زمانی که یک استارتآپ خود را در اعماق آبهای شرکتی، معمولاً در مرحله عرضه اولیه سهام، مییابد، میتواند به «چیز» تبدیل شود. بنیانگذاران استارتآپ کارهای زیادی برای مدیریت خرد دارند، چه رسد به اینکه نگران استخدام یا اخراج افراد باشند.
اکنون، من احساس می کنم زمان مناسبی است که در این مقاله به فیل بپردازم. چه چیزی من را واجد شرایط برای پرداختن به این موضوع در وهله اول می کند؟ خوب، این واقعیت نیست که من تلاش کرده ام و شکست خورده ام، بلکه آنچه به عنوان عواقب آن پیش آمد…