ما دلیل دیگری را کشف کردهایم که CIOها از بدهیهای فنی متنفرند، بهویژه در دورهای که کسبوکارها با فشار فزایندهای برای بهبود بهرهوری انرژی مواجه هستند: بدهی فنی انرژی را هدر میدهد و ابتکارات ESG را کاهش میدهد.
در اینجا دلیل ایجاد مشکل، همراه با نکاتی در مورد چگونگی کاهش بدهی فنی بخشی از استراتژی پایداری مرکز داده است.
تاثیر انرژی بدهی فنی
دلیل اینکه چرا بدهی فنی – به معنای فرآیندهای ناکارآمد فناوری اطلاعات یا منابعی که کسبوکارها میتوانند بهبود ببخشند، اما آنها ترجیح میدهند بهبود ندهند – به پایداری آسیب میرساند به اندازه کافی ساده است: بدهی فنی منجر به ناکارآمدی میشود، ناکارآمدی به مصرف منابع بیشتر توسط حجم کاری ترجمه میشود و مصرف منابع بیشتر به این معنی است که زیرساخت میزبان بار کاری است. برای اجرا به انرژی بیشتری نیاز دارد (البته به توان بیشتر برای خنک کردن اشاره نکنیم).
برای قرار دادن آن در یک زمینه دنیای واقعی، مثال بدهی فنی یک برنامه کاربردی با کدگذاری ضعیف را در نظر بگیرید که 20 درصد بیشتر از زمانی که الگوریتمهایش بهینه شده بودند، CPU مصرف میکند. 20 درصد استفاده بیشتر از CPU، مصرف انرژی برنامه را به میزان مشابهی افزایش می دهد.
فراتر از بدهی فنی: سایر منابع اتلاف انرژی
این فقط مواردی از بدهی های فنی نیستند که به اتلاف انرژی منجر می شوند. هر منبعی که در مرکز داده خود بدون دلیلی برای انجام آن کار می کنید منجر به هزینه های انرژی بالاتر می شود.
برای مثال، کلی فلمینگ، مدیر ارشد فناوری Cirrus Nexus، به ذخیرهسازی غیرضروری دادهها به عنوان منبع ناکارآمدی انرژی اشاره کرد. او گفت: «ناتوانی در کنترل و محدود کردن انباشت دادهها میتواند نه تنها بر سود شرکت بلکه بر اهداف پایداری آن نیز تأثیر بگذارد. دانش مرکز داده.
سرورها یا برنامه های غیر ضروری نیز تأثیر مشابهی دارند. نمونهای از برنامهای که توسعهدهندگان آن را برای اهداف آزمایشی میچرخانند، اما فراموش میکنند که خاموش شوند، برای مثال، انرژی مصرف میکند.
گام هایی برای بهبود پایداری مرکز داده
اجتناب از انواع اتلاف انرژی که در بالا توضیح داده شد، با دستیابی به این موضوع آغاز می شود که در چه منابعی فعالیت می کنید و هدف آن منابع چیست.
استفن ویتمن، مدیر ارشد فناوری LeanIX، گفت: «درک و مدیریت نرمافزار و چشمانداز فناوری اطلاعات» کسبوکار شما، کلید عملیات پایدار است، زیرا کمک میکند تا اطمینان حاصل شود که «برنامههای استفاده نشده حذف میشوند و فرآیندهای غیرفعال متوقف میشوند». دانش مرکز داده.
او در ادامه پیشنهاد کرد که کسبوکارها فهرستی از املاک IT خود ایجاد کنند تا مشخص کنند چه چیزی در حال اجرا هستند و هدف هر بار کاری را ارزیابی کنند. او گفت: «به محض ایجاد موجودی اولیه، برنامههای کاربردی با قابلیتهای تجاری نقشهبرداری میشوند و سپس با ارزشها و نتایج مشخص تجاری مرتبط میشوند. “این پایه ای برای منطقی سازی اپلیکیشن و مدیریت ریسک است.”
به طور مشابه، فلمینگ به برچسب گذاری داده ها به عنوان وسیله ای برای پیگیری بهتر داده های موجود در مرکز داده و تعیین زمان حذف داده ها برای کاهش مصرف انرژی اشاره کرد. او خاطرنشان کرد: «دادههای موجود در فضای ابری اغلب به منابع مختلفی از انواع مختلف، از دیسکها و پایگاههای داده گرفته تا حبابهای ذخیرهسازی و دریاچههای داده ختم میشوند.» بدون وجود مکانیسم های برچسب گذاری مناسب، پیگیری صاحبان سرویس منابع داده می تواند چالش برانگیز باشد.
فلمینگ همچنین تأکید کرد که در حالی که روشهای دیگری برای بهبود پایداری مرکز داده وجود دارد – مانند تأمین انرژی از منابع پاکتر – که کسبوکارها میتوانند و باید در صورت امکان دنبال کنند، غروب کردن منابع داده غیرضروری یکی از سادهترین و مؤثرترین گامهایی است که شرکتها میتوانند بردارند. برای کاهش مصرف انرژی بلافاصله. این نیازی به برنامه ریزی پیچیده یا دستیابی به سیستم های سخت افزاری جدید ندارد.
همانطور که به سادگی انتقال بارهای کاری به ابر، این همیشه راه آسانی برای کاهش مصرف انرژی نیست. به گفته ویتمن، بارهای کاری مبتنی بر ابر که غیرضروری هستند یا مشمول بدهی فنی هستند، انرژی را در فضای ابری هدر می دهند، همانطور که در محل انجام می دهند. او گفت: «به سادگی انتقال یک چشم انداز نرم افزار موجود به فضای ابری با استفاده از روش lift-and-shift هیچ سود قابل توجهی از منظر پایداری یا هزینه به همراه نخواهد داشت.
پایداری با کاهش بدهی فنی شروع می شود
در آینده، مشاغلی که برای کاهش مصرف انرژی و پیروزی در جبهه پایداری تلاش می کنند، باید تا حد امکان برای مبارزه با بدهی های فنی و منابع اضافی تلاش کنند. و اگرچه حرکت به سمت ابر ممکن است راهی آسان برای پایدار شدن به نظر برسد، اما لزوماً اینطور نیست.
حجم کاری ناپایدار در مرکز داده خصوصی شما به حجم کاری ناپایدار در فضای ابری عمومی تبدیل می شود، مگر اینکه اقداماتی را برای بهینه سازی آن انجام دهید – نه اینکه در وهله اول تعیین کنید که آیا حجم کاری باید کار کند یا خیر.