
توسعه دهندگانی که در رده های شرکت های فناوری قرار می گیرند تا مدیر ، معاون رئیس جمهور و حتی CTO شوند ، یک چیز مشترک دارند که غالباً مورد بحث نیست: درک قوی از اهداف تجاری شرکت و چگونگی متناسب بودن محصول آنها.
تعداد غافلگیرکننده ای از مهندسین معمولاً احساس می کنند که هر آنچه مربوط به جزئیات فنی یک پروژه نیست به عهده شخص دیگری است. این فاصله زمانی را کشف کردم که در یک شرکت بزرگ با دهها هزار توسعه دهنده نرم افزار کار می کردم. سال گذشته ، گروه ورودی مهندسان نرم افزار کاردانی نزدیک به 1000 نفر بود. در این پست آنچه را که از مهندسی نرم افزار به سمت مدیریت محصول آموخته ام شرح خواهم داد.
فواید تفکر مثل PM
عارضه جانبی تلاش برای بدست آوردن مشاغل بیشتر و مشتری بستگی به این داشت که من در واقع مهندس قدرتمندتری شدم.
ذهنیت شما می تواند دلیل بزرگی باشد که باعث می شود شما برای انتقال به سطح بعدی در حرفه خود مشکل داشته باشید. قرار دادن وقت برای درک تصویر بزرگتر از هر دو دیدگاه مشتری و تجاری می تواند از بسیاری جهات برای شما فوق العاده مفید باشد:
ایده های شما به جای مشکلات سطح ، به مشکلات سطح ریشه می پردازند شما با برقراری ارتباط راحت تری با …