زمانهای خاصی در تاریخ سرمایهگذاری وجود دارد که روندها به نوسانات کامل بازار تبدیل میشوند، و یافتن نمونهای بهتر از استراتژیهای سرمایهگذاری زیستمحیطی، اجتماعی و حاکمیتی دشوار است. تمرکز سرمایهگذاری ESG همیشه بر روی پایداری، مسئولیتپذیری شرکتی، و حاکمیت اخلاقی بود، و این واقعاً تغییر شکل داده است که هم افراد و هم سرمایهگذاران نهادی چگونه سرمایه را در دهه گذشته تخصیص دادهاند.
با این حال، در سالهای اخیر، سرمایهگذاری ESG روی سر خود معطوف شده است. منتقدان زیادی از این استراتژی، بهویژه در مورد معیارهای عملکرد، وجود داشته است و نگرانیها در مورد «شستشوی سبز» تردیدهای زیادی را در مورد تأثیرات واقعی این استراتژیها نیز ایجاد کرده است. این به بحث فزاینده ای منجر شده است: آیا سرمایه گذاری ESG جذابیت خود را از دست می دهد یا به یک بازار بالغ تر و شفاف تر تبدیل می شود؟
ظهور سرمایه گذاری ESG
در دهه 1960 اصطلاحی برای سرمایه گذاری وجود داشت که مشابه آن بود به نام سرمایه گذاری اجتماعی مسئولیت پذیر (SRI). این واقعاً آغاز ESG بود، اما سرمایهگذاری SRI عمدتاً از صنایع خاصی مانند تنباکو و سلاح اجتناب کرد. در طول دههها، SRI به چارچوب گستردهتری ESG تبدیل شد که در دهه 2000 کشش قابل توجهی پیدا کرد. پس از بحران مالی 2008، به دلیل اینکه سرمایهگذاران خواهان سرمایهگذاری امنتر و مسئولانهتر بودند، این بحران حتی بیشتر شد.